جغرافیدانان برجستهٔ ایران و اسلام
تمامی تاریخها خورشیدی و اکثرشان تبدیلشده از هجری قمری و میلادی استند، جای یک سال اختلاف در تبدیلات هست؛ البته ما تاریخ دیرتر را حذف کردیم.

محمد موسای خوارزمی (۱۵۸-۲۲۸)
ابویوسف کندی (۱۷۹-۲۳۹) نویسندهٔ فی ماهیة العقل
ابوحنیفه دینوری (۲۰۶-۲۷۴)
یعقوبی (درگذشتهٔ ۲۷۵) نویسندهٔ کتاب البلدان
ابن رُستهٔ اصفهانی (درگذشتهٔ پس از ۲۸۱)
ابن خردادبه (۲۱۱-۲۹۱) نویسندهٔ المسالک و الممالک
ابوزید بلخی (۲۲۸-۳۱۲) نویسندهٔ کتابهای ارزشمند جغرافیایی مانند صور الاقالیم
ابن فقیه همدانی (۲۴۷-۳۲۰) نویسندهٔ کتابالبلدان
ابومحمد حسن بن احمد بن یعقوب بن یوسف بن داوود بن همدانی (۲۷۱-۳۲۳) پدیدآور صفة جزیرة العرب و الاکلیل
ابن فضلان (سده ۳ و ۴) پدیدآور سفرنامه
علی بن حسین مسعودی (۲۷۴-۳۳۶)
محمد بن احمد مقدسی (۳۲۶-۳۷۸) نویسندهٔ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم
ابن حوقل (سدهٔ ۴)
پور سینا (۳۵۹-۴۱۶)
ابن هیثم (۳۴۳-۴۱۷) نگارندهٔ آثار ارزشمندی همچون کتابالمناظر
ابوسعید گردیزی (درگذشتهٔ ۴۳۹) پدیدآور زینالاخبار مشهور به تاریخ گردیزی
ابوریحان بیرونی (۳۵۲-۴۲۷)
ابوعبید بکری (۳۹۲-۴۷۲)
محمود کاشغری (۳۸۶-۴۸۰)
شریف ادریسی (ابوعبدالله محمد ادریسی) (۴۷۸/۹-۵۴۴): نویسندهٔ نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق
ابن رشد (۵۰۴-۵۷۷)
ابن جبیر (۵۲۴-۵۹۶) از پیروان مذهب غرابیه
یاقوت حموی (۵۵۷-۶۰۷) ملقب به شیخالامام
ابوالفدا (۶۵۲-۷۱۰) نگارندهٔ المختصر فی الاخبار البشر و تقویمالبلدان
حمدالله مستوفی قزوینی (۶۵۹-۷۲۷) نویسندهٔ تاریخ گزیده و نزهة القلوب
ابن بطوطه (۶۸۲-۷۵۶) پدیدآور سفرنامهٔ تحفةالنظار فی غرائبالأمصار وعجائبالأسفار
ابن ماجد (۸۱۱-۹۰۸) صاحب اثر الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد
پیری رئیس (کشتهٔ ۹۳۳)
امین احمد رازی (۹۷۲-(؟)) نویسندهٔ هفت اقلیم
جمال حمدان (۱۳۰۷-۱۳۷۲)
احمد مستوفی
عباس اقبال آشتیانی
محمد حسن گنجی
الگو:پروفسور محمد حسین پاپلی یزدی
حسین شکویی
فرج الله محمودی
پرویز کردوانی
محمدرضا حافظنیا (زادهٔ ۱۳۳۴) رتبهٔ نخست پژوهشگر برتر ایران در علوم انسانی و اجتماعی
روانشناسی اجتماعی
روانشناسی اجتماعی مطالعه موضوعات، مشکلات و مسایل مرتبط با روانشناسی وجامعه است. روانشناسی اجتماعی، اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تأثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد. روشن است که تأثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است، بنابراین به یک تعریف دیگر روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعه تعامل انسانها شناخته میشود. تعریف دیگری نیز شده است ازجمله :روانشناسی اجتماعی روش مطالعه ی علمی رفتار و واکنش و عملکردهای فرد در حضور جمع یا حضور تلویحی افراد است.تفاوت روانشناسی اجتماعی با جامعه شناسی در این است که جامعه شناسی کلیات جامعه از جمله آمار،مهاجرت،نسبت تعداد افراد براساس جنسیت وحرکت جامعه به سوی گرایش خاص را برسی میکند اما روانشناسی اجتماعی رفتار فرد در جامعه را برسی میکند و تفاوت آن با روانشناسی عمومی تنها یک تفاوت اعلام شده است که روانشناسی عمومی به بررسی مسائلی عمومی تر می پردازد.کتاب روانشناسی اجتماعی به تالیف الیوت ارونسون یکی از کتاب های معتبر این رشته است. روانشناسی اجتماعی به مطالعه تمامی حرکات، افکار، رفتارها و کنش ها و واکنش های فرد در فضای جامعه می پردازد که فرد برای رفع نیازهای جنسی و غریزی خود بروز می دهد. بنابر این اگر برخی رفتارهای فرد در جامعه ناشی از چیزی غیر از رفع نیاز باشد روانشناسی اجتماعی به آن نمیپردازد مث اقدام فرد به حل یک مساله ریاضی و یا نفس کشیدن. (مهدی زاده، 1392)
جامعهشناسی زبان
جامعهشناسی زبان شاخهای از علم زبانشناسی است که به مطالعهٔ تأثیرات عوامل اجتماعی مانند هنجارهای فرهنگی، توقعات و بافت بر نحوهٔ استفاده از زبان میپردازد و همچنین میتوان تأثیراتی که زبان بر فرهنگ و اجتماع دارد را نیز در زمره تعریف «جامعهشناسی زبان» قلمداد نماییم.
دانش اطلاعات
دانش اطلاعات (به انگلیسی: Information science)، دانشی است که درباره کیفیت و کاربرد اطلاعات، نیروهای حاکم بر جریان اطلاعات و ابزار آمادهسازی اطلاعات برای دسترسی و استفاده مطلوب تحقیق میکند. اطلاعرسانی به تولید، گردآوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی، ترجمه، انتقال، تبدیل و کاربرد اطلاعات مربوط میشود. این علم درباره ارائه اطلاعات به روش طبیعی و مصنوعی کاربرد قالبها برای انتقال کامل اطلاعات شیوههای آمادهسازی اطلاعات ابزار و فنون آن مانند کامپیوتر و روشهای برنامهریزی آن به پژوهش میپردازد. هدف اطلاعرسانی به عنوان یک علم، تهیه مجموعه اطلاعاتی است که سبب پیشرفت نهادهای گوناگون و روشهایی میشود که برای گردآوری و انتقال دانش در نظر گرفته شده است.
رابطه میان کتابداری، علم کتابداری یا علم کتابخانه باعلم اطلاعات
به هنگام بحث درباره اینکه چرا در نوشتههای فارسی کتابداری، ازاطلاعرسانی یاعلم اطلاعرسانی و نه علم اطلاعات استفاده میشود، اشاره شد که حری اعتقاد دارد علم کتابداری، اعم از کتابداریست.به این معنا که عمل کتابدار در کتابخانهها کتابداری یا علم کتابخانه، بخشی از علمی وسیعتر به نام علم اطلاعات است.اگر قرار است رابطهای میان این دو بیان شود عبارات کتابداری و علم اطلاعات، علم کتابداری و اطلاعات، یاعلم کتابخانه و اطلاعات پیشنهاد میشود. به طور منطقی باید تحت تأثیر یافتههای علم کتابداری باشد.در اینجا بدون اینکه نظری درباره درستی یا نادرستی این دیدگاه بیان کنیم برای مقایسه کتابداری یا علم کتابداری با علم اطلاعات، مفهوم وسیعتر علم کتابداری را انتخاب میکنیم تا آن را با علم اطلاعات مقایسه کنیم.هنگامی که رابطه اعم یا اخص را میان دو مفهوم علم کتابداری و علم اطلاعات بررسی میکنیم رابطه هر چه باشد چون کتابداری را بخشی از علم کتابداری پنداشتهایم هر رابطهای درباره علم کتابداری، طبعاً درباره کتابداری نیز صادق خواهد بود.برای انجام این مقایسه، از تعاریف ارائه شده در منابع که قبلاً هم در همین نوشته به آنها اشاره کردیم استفاده میکنیم.
علم اقتصاد
علم اقتصاد (در انگلیسی Economics)، شاخهای از علوم اجتماعی است که به تحلیل تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات میپردازد.
کانون توجه دانش اقتصاد بر این است که عوامل اقتصادی چگونه رفتار و تعامل میکنند و اقتصادهای مختلف چگونه کار میکنند. در این راستا، یک تقسیمبندی اولیه کتابهای پایهای اقتصاد، اقتصاد خرد در برابر اقتصاد کلان است. اقتصاد خرد، رفتار عوامل پایهای اقتصاد، شامل عوامل فردی مانند خانوارها و شرکتها و یا خریداران و فروشندگان را بررسی میکند. در مقابل اقتصاد کلان، کلیت اقتصاد و عوامل موثر بر آن شامل بیکاری، تورم، رشد اقتصادی و سیاست پولی و مالی را تحلیل میکند.
دیگر تقسیم بندیهای رایج علم اقتصاد، این رشته را به اقتصاد اثباتی (به انگلیسی: positive economics) (تعریف کننده "آنچه هست") در برابر اقتصاد هنجاری (به انگلیسی: normative economics) (دفاع از "آنچه که باید باشد")؛ اقتصاد نظری در مقابل اقتصاد کاربردی؛ اقتصاد عقلانی در برابر اقتصاد رفتاری؛ و اقتصاد جریان اصلی یا متداول (به انگلیسی: mainstream economics) (اقتصاد ارتدوکس که بیشتر با پیوند میان عقلانیت، فردگرایی و تعادل سروکار دارد) و اقتصاد دیگراندیش (به انگلیسی: heterodox economics) (که رادیکال است و با پیوند میان نهادها، تاریخ و ساختار اجتماعی سروکار دارد).
تحلیل اقتصادی در تمامی ابعاد جامعه کاربرد دارد، از بازرگانی، دارایی، مراقبت بهداشتی گرفته تا موضوعات متنوعی از قبیل جرم و جنایت، آموزش و پرورش، خانواده، حقوق، سیاست، مذهب، نهادهای اجتماعی، جنگ، و علوم پایه. در ابتدای شروع قرن بیست و یکم، از گسترش دامنه اقتصاد در علوم اجتماعی دیگر بعنوان امپریالیسم اقتصاد تعبیر شده است. در یکی دو دهه اخیر برخی از اقتصادددانان برای تاکید بیشتر بر پایدار نگاه داشتن محیط زیست شاخه اقتصاد محیط زیست تاسیس کردهاند و نیز مطالعاتی را در زمینه اقتصاد بومشناختی (به انگلیسی: Ecological economics)صورت دادهاند.
ریشه لغوی
واژه اقتصاد (به انگلیسی: economy) از واژه οἰκονομία (اُیکُنُمیا) در زبان یونان باستان گرفته شده که خود از ترکیب دو کلمه οἶκος (اُیکُس به معنای خانواده) و νόμος (نُمُس به معنای روش یا قانون) حاصل شده است. این دو کلمه روی هم معنای «قواعد خانه (خانوار)»را میدهند.
تاریخچه نام
اقتصاد سیاسی نام سنتی این رشته است که آنتوان دو مونکرتین نخستبار آن را عنوان کتاب خود ساخت.. این سنت تا قرن نوزدهم ادامه یافت، چنانکه جان استوارت میل کتابش را تحت عنوان «مبانی اقتصاد سیاسی» و دیوید ریکاردو تحت عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیت ستانی» نوشت. حتی مارکس که موضعی تهاجمی نسبت به دانش اقتصاد داشت کتابش را «نقد اقتصاد سیاسی» نام نهاد.
اما اقتصاددانان در اواخر قرن نوزدهم واژه "اقتصاد" (به انگلیسی: economics) را بعنوان فرم کوتاهتر "علوم اقتصادی" (به انگلیسی: economic science) پیشنهاد کردند تا از دلالت ضمنی این واژه بر منافع سیاسی محدود جلوگیری کرده باشند و همچنین به این واژه صورتی مشابه واژگان دیگر علوم مانند "ریاضیات" (به انگلیسی: mathematics)، "اخلاق" (به انگلیسی: ethics) و مانند آنها ببخشند.
تعاریف
تعاریف متفاوتی برای علم اقتصاد وجود دارد. برخی از تفاوتها بازتاب دهنده تکامل دیدگاهها درباره موضوع اقتصاد و یا دیدگاههای مختلف در میان اقتصاددانان است. آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ چیزی که در آن روزگار اقتصاد سیاسی خوانده میشد را اینگونه تعریف کرده است:
شاخهای از دانش یک دولتمرد یا قانونگزار با اهداف دوگانه فراهم کردن درآمد سرشار و معاش خوب برای مردم ... و تامین کردن درآمد برای دولت برای هزینه کردن در خدمات عمومی.
ژان باپتیست سه در ۱۸۰۳، همزمان با جدا کردن علم اقتصاد از کاربرد آن در سیاستگزاری عمومی (به انگلیسی: public policy)، آن را بعنوان علم تولید، توزیع و مصرف ثروت تعریف میکند. توماس کارلایل تاریخدان انگلیسی اصطلاح "دانش کسل کننده" را بعنوان صفتی طعنه آمیز برای اقتصاد کلاسیک وضع کرد، که در این زمینه بیشتر به تحلیل بدبینانه مالتوس ارتباط پیدا میکرد. جان استیوارت میل اقتصاد را در بستری اجتماعی بصورت ذیل تعریف میکند:
علمی که قوانین پدیدههایی در جامعه را دنبال میکند که از کارهای مختلف نوع بشر برای تولید ثروت برمیخیزد، تا جائی که این پدیدهها بوسیله تعقیب هدف دیگری متعین نشوند.
آلفرد مارشال در کتاب خود اصول علم اقتصاد (۱۸۹۰) تعریفی ارائه میدهد که تاکنون نیز ذکر شده است و تحلیل اقتصادی را از مقوله ثروت فراتر میبرد و از سطحی اجتماعی به سطح اقتصاد خرد میکشاند:
اقتصاد، مطالعه انسان است در کسب و کار معمولیاش در زندگی. اقتصاد به کاوش در این میپردازد که چگونه انسان درآمدش را کسب و آن را مصرف میکند. بنابراین، از یک جنبه مطالعه ثروت است و از جنبه مهم دیگر، بخشی از مطالعه خود انسان است.
لیونل رابینز اقتصاددان انگلیسی به تعریف مفهومی از اقتصاد پرداخت که "شاید مقبولترین تعریف جاری از اقتصاد باشد:
اقتصاد دانشی است که رفتار انسان را در رابطه با اهداف و وسائل کمیابی که قابلیت استفادههای دیگری نیز دارند، مطالعه میکند.
رابینز این تعریف را بعنوان تعریفی میشناسد که نه طبقه بندی کننده، "بمعنای انتخاب انواع معینی از رفتار"، بلکه بیشتر تحلیلی، بمعنای "تمرکز بر جنبههای مشخصی از رفتار است که تحت تاثیر کمیابی تحمیل میشوند".
برخی از نظراتی که متعاقباً درباره این تعریف ابراز شده، آن را بیش از حد گسترده و ناتوان از محدود کردن موضوع به تحلیل بازارها می دانند. به هرحال، از دهه ۱۹۶۰، به دلیل اینکه تئوری بیشینه ساختن رفتار (به انگلیسی: maximizing behavior) و مدلهای انتخاب عقلائی، دامنه علم اقتصاد را به حوزهها و موضوعاتی گسترش داد که قبلاً بعنوان رشتههایی مجزا تلقی میشدند، اینگونه نظرات و انتقادات فروکش کردند.
گری بکر، یکی از گسترش دهندگان علم اقتصاد به حوزههایی نوین، رویکرد خود را بعنوان "ادغام فرضیههای تئوری بیشینه ساختن رفتار، ترجیحات ثابت (به انگلیسی: stable preferences) و تعادل بازار که بصورتی بی ملاحظه و مصمم بکار گرفته میشد" تعریف میکند. یک تفسیر، این تعریف را تبدیل اقتصاد به یک رویکرد به جای یک موضوع علمی خوانده است؛ رویکردی که با این حال از خاص گرایی زیادی در زمینه "فرایند انتخاب و نوع تعامل اجتماعی که این تحلیل دربرمیگیرد" برخوردار است. منبع همان تفسیر، سلسلهای از تعاریف اقتصاد در کتابچههای اقتصادی را بررسی میکند و نتیجه میگیرد که فقدان توافق مورد نیاز، تاثیری بر خود موضوع (یعنی علم اقتصاد) که کتابچهها به آن پرداختهاند ندارد. بطور کلی تر در بین اقتصاددانان این نظر مطرح میشود که ارائه تعریفی خاص بیشتر بازتاب دهنده مسیری است که بنظر پدیدآورنده آن علم اقتصاد در آن تکامل مییابد و یا باید تکامل یابد.
اقتصاد خرد
بازارها
اقتصاد خرد شاخهای از علم اقتصاد است که به تحلیل بازیگران منفرد در یک بازار و نیز تحلیل ساختار بازار میپردازد. این شاخه با بازیگران خصوصی، عمومی و داخلی، بعنوان واحد پایهای تقلیل ناپذیر، سروکار دارد. اقتصاد خرد به مطالعه این میپردازد که چگونه این بازیگران درون بازارهای منفرد (با فرض کمیابی واحدهای مبادله پذیر) و مقررات دولتی به تعامل با یکدیگر میپردازند. بازار ممکن است با یک محصول (مانند سیب، آلومینیوم و یا تلفن موبایل) سروکار داشته باشد و یا با خدمات مربوط به یکی از عوامل تولید (آجرچینی، چاپ کتاب و یا بسته بندی مواد غذایی). نظریه اقتصاد خرد، کل مقداری که توسط خریداران تقاضا شده و مقداری که توسط فروشندگان عرضه شده را درنظرمیگیرد و به مطالعه قیمتهای ممکن به ازای هر واحد عرضه و تقاضا میپردازد. اقتصاد خرد، تعامل پیچیده میان بازیگران بازار را هم در روند خرید و هم در روند فروش مطالعه میکند. این تئوری بر این باور است که بازارها میتوانند به تعادل (به انگلیسی: equilibrium) میان "کمیت تقاضا شده" و "کمیت عرضه شده" برسند.
اقتصاد خرد همچنین به بررسی ساختارهای مختلف بازار میپردازد. "رقابت کامل" (به انگلیسی: perfect competition) ساختار بازاری را توصیف میکند که در آن هیچ شرکت کنندهای آن قدر بزرگ نیست که قادر به بدست آوردن قدرت بازاری برای تعیین قیمت یک محصول یکسان باشد. شیوه دیگر توضیح این امر این است که بگوییم یک بازار رقابتی کامل هنگامی بوجود میآید که در آن تمامی شرکت کنندگان "گیرندگان قیمت" هستند و هیچکدام از شرکت کنندگان نتواند بر قیمت محصولی که میخرد یا میفروشد تاثیر بگذارد. "رقابت ناکامل" به ساختار بازاری دلالت میکند که در آن شرایط رقابت کامل وجود نداشته باشد. اشکال رقابت ناکامل شامل: انحصار (به انگلیسی: monopoly) (که در آن برای یک کالا تنها یک فروشنده وجود دارد)، انحصار چندگانه (به انگلیسی: oligopoly) (که در آن برای یک کالا تنها چند فروشنده بخصوص وجود دارند)، رقابت انحصاری (که در آن فروشندگان زیادی وجود دارند که کالاهای کاملاً مختلفی تولید میکنند)، انحصار خریدار (به انگلیسی: monopsony) (که در آن برای یک کالا تنها یک خریدار وجود دارد)، و انحصار چندگانه خریدار (به انگلیسی: oligopsony) (که در آن برای یک کالا تنها چند خریدار بخصوص وجود دارند). برخلاف رقابت کامل، رقابت ناکامل به طور کلی بدین معنا است که قدرت در بازار بطور نامتساوی تقسیم شده است. شرکتها در وضعیت رقابت ناکامل این قابلیت را دارند که "قیمت گذار" باشند که بدین معنی است که آنها با در اختیار گرفتن بهره بزرگی از قدرت بازار بصورت نامتناسب قادر شدهاند که بر قیمت کالاهایی که تولید کردهاند تاثیر بگذارند.
اقتصاد خرد، بازارهای منفرد را با یک سادهسازی اقتصادی مطالعه میکند به این معنا که تصور میکند که فعالیت اقتصادی انجام شده در یک بازار بخصوص بر دیگر بازارها تاثیر نمیگذارد. این متد تحلیلی، "تعادل جزئی" (به انگلیسی: partial-equilibrium) (بین عرضه و تقاضا) نام دارد. این متد تحلیلی مجموع کل فعالیتهای انجام شده در یک بازار را محاسبه میکند. تئوری تعادل عمومی (به انگلیسی: general-equilibrium) به مطالعه بازارهای مختلف و رفتار آنها میپردازد. این تئوری، مجموع کل تمامی فعالیتهای انجام گرفته در در تمامی بازارها را محاسبه میکند. این متد هم به مطالعه تغییرات در بازارها و هم به مطالعه تعامل میان آنها که رو به سوی تعادل دارد میپردازد.
تولید، هزینه و بهرهوری
در اقتصاد خرد، تولید تبدیل نهادهها (به انگلیسی: inputs) به ستادهها (به انگلیسی: outputs) است. این امر فرایندی اقتصادی است که که در آن نهادهها برای ساختن یک کالا برای مبادله و یا استفاده مستقیم بکار برده میشوند. تولید یک جریان است و بنابراین میزان مشخصی از ستادهها به ازای هر دورهای از زمان در مقابل نهادهها به دست میآید.
هزینه فرصت (به انگلیسی: opportunity cost) به هزینه اقتصادی تولید ارجاع دارد: ارزش بهترین فرصت بعدی از دست رفته. انتخابها معمولاً باید بین اعمالی مورد علاقه و نیز مانعه الجمع (به این معنا که انتخاب یکی به معنای طرد دیگری است) انجام میشوند. این مساله، رابطه پایهای میان کمیابی و انتخاب را نشان میدهد. هزینه فرصت یک عمل، عنصری است برای مطمئن شدن از اینکه منابع کمیاب بصورتی کارا مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند، بطوری که هزینه آن عمل در برابر ارزش اش سنجیده میشود. هزینه فرصت تنها به هزینههای پولی یا مالی مربوط نیست بلکه میتوانند بوسیله ارزش واقعی تولید ازدست رفته، اوقات فراغت، و یا هر چیز دیگری که بهرهای جایگزین فراهم کند سنجیده شود.
نهادههایی که در فرایند تولید مورد استفاده قرار میگیرند شامل عوامل پایهای تولید مانند خدمات کاری، سرمایه (کالاهای تولید شده قابل دوام مثل یک کارخانه که در تولید مورد استفاده قرار میگیرند)، و زمین (شامل منابع طبیعی) میشوند. دیگر نهادهها ممکن است شامل کالاهای واسطهای (به انگلیسی: intermediate goods) هستند که در تولید کالاهای نهایی مورد استفاده قرار میگیرند، مانند فولاد در ساختن یک اتومبیل نو.
بهرهوری اقتصادی (به انگلیسی: economic efficiency) توصیف کننده این امر است که چگونه یک سیستم ستاده دلخواه اش را با وجود مجموعهای از نهادههای موجود و نیز تکنولوژی در دسترس ایجاد میکند. بهرهوری هنگامی بهبود مییابد که ستاده بیشتری بدون تغییر نهادهها ایجاد شود، بعبارت دیگر، میزان اتلاف کاهش داده شده باشد. یک استاندارد کلی عموماً پذیرفته شده بهرهوری پارتو (به انگلیسی: Pareto efficiency) است که هنگامی بدست میآید که دیگر هیچ تغییری نتواند بدون بدتر کردن اوضاع کسی، اوضاع فرد دیگری را بهبود بخشد. به دیگر سخن حد نهایی بهبود در سیستم حاصل شده باشد بطوری که نتوان بدون برهم زدن نظم قسمت دیگری از سیستم از آن فراتر رفت.
حد امکان تولید (PFF) (به انگلیسی: production-possibility frontier) یک نمودار توضیح دهنده برای نشان دادن کمیابی، هزینه و بهرهوری است. در ساده ترین حالت یک اقتصاد تنها میتواند دو کالا تولید کند (مثلاً اسلحه و کره). PFF جدول یا نموداری است که ترکیب کمی متفاوت دو کالای قابل تولید را بر مبنای تکنولوژی موجود و کل نهادهها که میزان ستاده محتمل را محدود میکنند، نشان میدهد. هر نقطهای در منحنی مجموع ستاده بالقوه برای اقتصاد را نشان میدهد که حداکثر تولید امکانپذیر یک کالای مشخص است بر مبنای مقدار تولید امکانپذیر کالای دیگر.
کمیابی در نمودار به وسیله افرادی که مایل به مصرف فراتر از PFF (مانند نقطه X) هستند اما در مجموع نمیتوانند و با شیب منفی منحنی نشان داده میشود. اگر تولید یک کالا در منحنی افزایش یابد، تولید کالای دیگر کاهش مییابد، یعنی رابطهای معکوس میان آنها وجود دارد. این مساله به خاطر این است که افزایش تولید یک کالا به انتقال نهادهها از تولید کالایی دیگر و لاجرم کاهش تولید آن کالا بستگی دارد. نقطه D در قسمت شکم منحنی نشانگر تعادل بین تولید دو کالا است. این منحنی به اندازهگیری میزان این میپردازد که ازدیاد تولید یک کالا به هزینه چه میزان تولید کالای دیگر تمام میشود. بنابراین اگر تولید یک اسلحه بیشتر به معنای کاهش تولید ۱۰۰ عدد کره باشد، هزینه فرصت یک اسلحه برابر ۱۰۰ کره است. در PFF، کمیابی بر این دلالت دارد که انتخاب تولید یک کالا در مجموع به معنای سر کردن با میزان اندک تری از کالای دیگر همراه خواهد بود. اما هنوز در یک اقتصاد بازار، حرکت در طول منحنی میتواند نشانگر این باشد که انتخاب افزایش یک برون داد برای عوامل تولید کننده به هزینههای آن برتری دارد.
هر نقطهای بر روی منحنی نشانگر بهرهوری تولیدی در بیشینه ساختن برون داد به ازای کل درون داد موجود است. نقطه A در داخل منحنی، محتمل است اما نشانگر عدم بهرهوری تولیدی (اتلاف درون دادها) میباشد که در آن برون داد هر یک یا هر دوی کالاها میتواند با حرکت به سوی شمال شرقی به نقطهای بر روی منحنی تبدیل شود. مثالهای این قبیل عدم بهرهوری شامل بیکاری در طول کسادی چرخه تجاری و یا سازمان دهی اقتصادی یک کشور که ناتوان از بهرهبرداری کامل از منابع خود است، هستند. بودن روی منحنی، اگر به معنای تولید ترکیبی از کالاهایی نباشد که مصرف کنندگان بر دیگر نقاط ترجیح میدهند نباشد هنوز ممکن است به معنای رسیدن به بهرهوری تخصیصی (به انگلیسی: allocative efficiency) (یا بهروه وری پارتو) نباشد.
بیشتر توجه اقتصاد کاربردی در سیاتگزاری عمومی بر تشخیص چگونگی بهبود بهرهوری یک اقتصاد متمرکز است. تشخیص واقعیت کمیابی و سپس چاره اندیشی برای چگونگی ساز مان دهی جامعه برای بهرهور ترین شیوه استفاده از منابع بعنوان "ماهیت اقتصاد" تعریف شده است، جائی که اقتصاد نقش یکتایی را ایفا میکند.
اقتصاد کلان
اقتصاد کلان به بررسی مسایل اقتصادی در سطح کلان ملی یک کشور میپردازد. حیطه بررسی اقتصاد جهانی را اقتصاد بینالملل به عهده دارد. مسایلی از قبیل ثبات اقتصادی، توازن تراز بازرگانی خارجی، رشد اقتصادی، اشتغال، تورم، مخارج و درآمدهای دولت، رکود اقتصادی، بحران اقتصادی، بیکاری، و اقتصاد توسعه در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
فقر و تبعیض به دلیل بررسی در سطح خانوار از مباحث اقتصاد خرد میباشد.
بر خلاف اقتصاد خرد رفتارهای فردی شکل دهنده اقتصاد کلان نیست هر چند که از جمع رفتارهای فردی شکل گرفتهاست. کینز پدر علم اقتصاد نوین نمونه بارزی را از آثار رفتار واحدی را در عرصه کلان و خرد ارایه دادهاست که به تناقض پسانداز مشهور است. اگر افراد به صورت انفرادی پس انداز کنند در سالهای بعد دارای امکانات و قدرت مالی بیشتری خواهند بود و خواهند توانست که از سرمایه جمع شده خود استفاده کنند ولی اگر تمامی افراد جامعه همزمان پسانداز خود را افزایش دهند و بخش بیشتری از درآمد خود را پس انداز نمایند مصرف کل اقتصاد پایین میآید و این امر موجب کاهش تولید نیز خواهد شد که این امر به کاهش درآمد افراد در آینده منجر میشود. از اینرو افزایش پس انداز برای اشخاص مفید میتواند باشد ولی برای جامعه به صورت کلی تأثیرات متفاوتی نسبت به تأثیرات فردی آن دارد.
نمونه دیگر: اگر شرکتی یک یا چند تن از پرسنل خود را با ماشینآلات جایگزین نماید بی شک سود خواهد کرد و به نفع آن شرکت خواهد بود ولی اگر تمامی شرکتها به یکباره به این کار مبادرت ورزند بیکاری افزایش مییابد و موجب کاهش درآمد ملی و در نتیجه کاهش تقاضا برای تولیدات شرکتها شده و سود شرکتها را کاهش میدهد. از اینرو تأثیرات سطح کلان میتواند با تأثیرات در سطح خرد متضاد باشد..
زیر شاخههای علم اقتصاد
اقتصاد رسانه
اقتصاد سیاسی
اقتصاد بینالملل
اقتصاد رفاه
مالیه
اقتصاد کشاورزی
اقتصاد صنعتی
اقتصاد عمومی
اقتصاد منابع طبیعی
اقتصاد محیط زیست
اقتصادسنجی
اقتصاد انرژی
فلسفه اقتصادی
اقتصاد توسعه
اقتصاد شهری
اقتصاد منطقهای
اقتصاد بخش عمومی
اقتصاد مدیریت
اقتصاد منابع پایان پذیر
اقتصاد منابع تجدید پذیر
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
برنامه ریزی اقتصادی
اقتصاد ریاضی
اقتصاد مهندسی
اقتصاد نظری
تاریخ عقاید اقتصادی
نظامهای اقتصادی
فلسفه اقتصاد
اقتصاد آموزش و پرورش
اقتصاد سلامت
اقتصاد ورزش
بودجه ریزی
اقتصاد جمعیت
اقتصاد جنگل
اقتصاد رابینسون کروزوئه
مکاتب اقتصادی
اخلاق گرایی اقتصادی (مکتب اسکولاستیک)
مکتب سوداگری (مرکانتیلیسم)
مکتب اصالت طبیعت (فیزیوکراسی)
مکتب اقتصادی کلاسیک (سنتگرایی اقتصادی)
مکتب نهادگرایی
مکتب تاریخی قدیم
سوسیالیسم تخیلی
سوسیالیسم علمی
سوسیالیسم رقابتی
سوسیالیسم اقتصادی
نئو کلاسیسم (مارژینالیسم یا نهایی گرایی)
مکتب کینز
نئو لیبرالیسم
نیو کینزیسم
مکتب شیکاگو (مانیتاریسم یا پول محوری)
کلاسیکهای جدید
کینز گرایان جدید
ساختارگرایان
مکتب اتریش
مکتب طرفداران طرف عرضه
مکتب دورهای تجاری حقیقی
نظریات اقتصادی حکیمان یونان باستان
زیستشناسی
زیستشناسی از علوم طبیعی و دانش مربوط به مطالعه جانداران زنده است. این دانش به بررسی ویژگیها و رفتار سازوارهها، چگونگی پیدایش گونهها و افراد، و نیز به بررسی برهمکنش جانداران با یکدیگر و محیط پیرامونشان میپردازد.زیستشناسی شامل موضوعات وسیعی است که دارای تقسیمبندی بسیاری از مباحث و رشتههای مختلف است.از جمله مهم ترین موضوعات آن عبارت از پنج اصل بههموابسته است که می توان آنها را اساس زیست شناسی مدرن نامید:
سلولها به عنوان واحد اصلی حیات هستند.
گونه های جدید و صفات موروثی، محصول تکامل هستند.
ژنها واحد اصلی وراثت هستند.
ارگانیسمها محیط داخلی خود را برای حفظ یک وضعیت پایدار و ثابت، حفظ میکنند.
موجودات زنده انرژی مصرف میکنند و آن را به صورت دیگری تبدیل میکنند.
تاریخچه
اصطلاح بیولوژی (به انگلیسی: biology) از واژه یونانی βίος- بیوس "به معنی زندگی"، و پسوند λογία- لوژیا "به معنی مطالعه چیزی"، مشتق شدهاست. این کلمه در آلمان در اوایل سال ۱۷۹۱ ممکن است از پسینسازی کلمه قدیمیتر دوزیستانشناسی با حذف کلمه دوزیستان، به وجود آمده باشد.
اگرچه زیستشناسی در قالب مدرن خود پیشترفتهای بسیاری یافتهاست، اماعلوم مرتبط و وابسته به آن، از زمانهای قدیم مورد مطالعه قرار گرفتهاست. فلسفه طبیعی در اوایل تمدنهای باستانی بین النهرین، مصر، شبهقاره هند و چین مورد مطالعه قرار گرفت.با این حال، ریشههای زیستشناسی مدرن و گرایش به مطالعه طبیعت اغلب به یونان باستان برمیگردد. در حالی که مطالعه رسمی طب به بقراط (حدود ۴۶۰ سال قبل از میلاد -- حدود ۳۷۰ سال قبل از میلاد) برمی گردد، اما ارسطو (۳۲۲ سال قبل از میلاد و ۳۸۴ پیش از میلاد) گستردهترین سهم را برای توسعه زیست شناسی به کار گرفت. نقش برجسته او در تاریخچه حیوانات و کارهای دیگری با تکیه بر طبیعتگرایی، و فعالیتهای تجربی دیگری که بر روی علت و معلولی زیستی و تنوع زندگی متمرکز بود، از اهمیت ویژهای برخوردار است.ثئوفراستوس جانشین ارسطو در لیسه، سلسله کتابهایی در زمینه گیاهشناسی نوشت که تا به امروز سالم ماند و به عنوان مهمترین سهم از دوران باستان و حتی قرون وسطی از علوم گیاهی به حساب میآید.
مبانی زیست شناسی مدرن
بخش عمدهای از زیست شناسی مدرن را میتوان متشکل از پنج اصل بههم وابسته دانست که شامل : نظریه سلولی، تکامل، ژنتیک، هموستازی، و انرژی است.
سطوح زیستشناسی
زیستشناسی گستره پهناوری از رشتههای تحصیلی دانشگاهی را دربرمیگیرد. بسیاری از این عرصهها گاه خود به عنوان رشتههای جدا و مستقلی قلمداد میگردند. رویهمرفته این رشتهها به مطالعه زیست در مقیاسها و سطوح گوناگون میپردازند از جمله:
در مقیاس هستهای از راه زیستشناسی مولکولی، زیست شیمی، و تا اندازهای ژنتیک
در مقیاس یاختهای از طریق زیستشناسی یاختهای
در مقیاس چندیاختهای از راه فیزیولوژی، کالبدشناسی، و بافتشناسی
در سطح شکلگیری یا ریخت زایی (اونتوژنی) یک سازواره مفرد از راه پژوهش در رشته زیستشناسی تکاملی
در سطح وراثت میان زایندگان و زادگان از راه دانش ژنتیک
در سطح رفتار گروهی از راه رفتارشناسی
در سطح بررسی مجموعه یک جمعیت از طریق ژنتیک جمعیت و در مقیاس چندگونهایتبارها از راه دانش سامانهشناسی
در سطح جمعیتهای وابستهبههم و زیستگاههای ایشان از راه بومشناسی و زیستشناسی فرگشتی و نیز احتمالاً از راه دانش دگرزیست شناسی که به بررسی وجود زیست در ورای کره زمین میپردازد.
علوم اجتماعی
علوم اجتماعی به گروهی از رشتههای دانشگاهی گفته میشود که به مطالعهٔ جنبههای اجتماعی انسان میپردازند. علوم اجتماعی بخشی از علوم انسانی است که به بعد اجتماعی انسان می پردازد بر خلاف دیگر علوم انسانی که ممکن است اصلا بعد اجتماعی انسان برایش مهم نباشد مثل دانش روان شناسی .
بر خی از علوم اجتماعی عبارتند از:
۱.جمعیت شناسی
۲.جامعه شناسی
۳.مردم شناسی
۴.علوم سیاسی
۵.جغرافیای انسانی
۶.اقتصاد
۷.مدیریت
۸.علوم ارتباطات اجتماعی {{سخ}
علوم نرم
به مفهوم سنتی، مطالعهٔ جنبههای وابسته به شخص (subjective)، وابسته به آراء بین اشخاص (intersubjective)، و ساختاری علوم اجتماعی را علوم نرم مینامیدند.
تمامی تاریخها خورشیدی و اکثرشان تبدیلشده از هجری قمری و میلادی استند، جای یک سال اختلاف در تبدیلات هست؛ البته ما تاریخ دیرتر را حذف کردیم.

محمد موسای خوارزمی (۱۵۸-۲۲۸)
ابویوسف کندی (۱۷۹-۲۳۹) نویسندهٔ فی ماهیة العقل
ابوحنیفه دینوری (۲۰۶-۲۷۴)
یعقوبی (درگذشتهٔ ۲۷۵) نویسندهٔ کتاب البلدان
ابن رُستهٔ اصفهانی (درگذشتهٔ پس از ۲۸۱)
ابن خردادبه (۲۱۱-۲۹۱) نویسندهٔ المسالک و الممالک
ابوزید بلخی (۲۲۸-۳۱۲) نویسندهٔ کتابهای ارزشمند جغرافیایی مانند صور الاقالیم
ابن فقیه همدانی (۲۴۷-۳۲۰) نویسندهٔ کتابالبلدان
ابومحمد حسن بن احمد بن یعقوب بن یوسف بن داوود بن همدانی (۲۷۱-۳۲۳) پدیدآور صفة جزیرة العرب و الاکلیل
ابن فضلان (سده ۳ و ۴) پدیدآور سفرنامه
علی بن حسین مسعودی (۲۷۴-۳۳۶)
محمد بن احمد مقدسی (۳۲۶-۳۷۸) نویسندهٔ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم
ابن حوقل (سدهٔ ۴)
پور سینا (۳۵۹-۴۱۶)
ابن هیثم (۳۴۳-۴۱۷) نگارندهٔ آثار ارزشمندی همچون کتابالمناظر
ابوسعید گردیزی (درگذشتهٔ ۴۳۹) پدیدآور زینالاخبار مشهور به تاریخ گردیزی
ابوریحان بیرونی (۳۵۲-۴۲۷)
ابوعبید بکری (۳۹۲-۴۷۲)
محمود کاشغری (۳۸۶-۴۸۰)
شریف ادریسی (ابوعبدالله محمد ادریسی) (۴۷۸/۹-۵۴۴): نویسندهٔ نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق
ابن رشد (۵۰۴-۵۷۷)
ابن جبیر (۵۲۴-۵۹۶) از پیروان مذهب غرابیه
یاقوت حموی (۵۵۷-۶۰۷) ملقب به شیخالامام
ابوالفدا (۶۵۲-۷۱۰) نگارندهٔ المختصر فی الاخبار البشر و تقویمالبلدان
حمدالله مستوفی قزوینی (۶۵۹-۷۲۷) نویسندهٔ تاریخ گزیده و نزهة القلوب
ابن بطوطه (۶۸۲-۷۵۶) پدیدآور سفرنامهٔ تحفةالنظار فی غرائبالأمصار وعجائبالأسفار
ابن ماجد (۸۱۱-۹۰۸) صاحب اثر الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد
پیری رئیس (کشتهٔ ۹۳۳)
امین احمد رازی (۹۷۲-(؟)) نویسندهٔ هفت اقلیم
جمال حمدان (۱۳۰۷-۱۳۷۲)
احمد مستوفی
عباس اقبال آشتیانی
محمد حسن گنجی
الگو:پروفسور محمد حسین پاپلی یزدی
حسین شکویی
فرج الله محمودی
پرویز کردوانی
محمدرضا حافظنیا (زادهٔ ۱۳۳۴) رتبهٔ نخست پژوهشگر برتر ایران در علوم انسانی و اجتماعی
روانشناسی اجتماعی
روانشناسی اجتماعی مطالعه موضوعات، مشکلات و مسایل مرتبط با روانشناسی وجامعه است. روانشناسی اجتماعی، اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تأثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد. روشن است که تأثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است، بنابراین به یک تعریف دیگر روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعه تعامل انسانها شناخته میشود. تعریف دیگری نیز شده است ازجمله :روانشناسی اجتماعی روش مطالعه ی علمی رفتار و واکنش و عملکردهای فرد در حضور جمع یا حضور تلویحی افراد است.تفاوت روانشناسی اجتماعی با جامعه شناسی در این است که جامعه شناسی کلیات جامعه از جمله آمار،مهاجرت،نسبت تعداد افراد براساس جنسیت وحرکت جامعه به سوی گرایش خاص را برسی میکند اما روانشناسی اجتماعی رفتار فرد در جامعه را برسی میکند و تفاوت آن با روانشناسی عمومی تنها یک تفاوت اعلام شده است که روانشناسی عمومی به بررسی مسائلی عمومی تر می پردازد.کتاب روانشناسی اجتماعی به تالیف الیوت ارونسون یکی از کتاب های معتبر این رشته است. روانشناسی اجتماعی به مطالعه تمامی حرکات، افکار، رفتارها و کنش ها و واکنش های فرد در فضای جامعه می پردازد که فرد برای رفع نیازهای جنسی و غریزی خود بروز می دهد. بنابر این اگر برخی رفتارهای فرد در جامعه ناشی از چیزی غیر از رفع نیاز باشد روانشناسی اجتماعی به آن نمیپردازد مث اقدام فرد به حل یک مساله ریاضی و یا نفس کشیدن. (مهدی زاده، 1392)
جامعهشناسی زبان
جامعهشناسی زبان شاخهای از علم زبانشناسی است که به مطالعهٔ تأثیرات عوامل اجتماعی مانند هنجارهای فرهنگی، توقعات و بافت بر نحوهٔ استفاده از زبان میپردازد و همچنین میتوان تأثیراتی که زبان بر فرهنگ و اجتماع دارد را نیز در زمره تعریف «جامعهشناسی زبان» قلمداد نماییم.
دانش اطلاعات
دانش اطلاعات (به انگلیسی: Information science)، دانشی است که درباره کیفیت و کاربرد اطلاعات، نیروهای حاکم بر جریان اطلاعات و ابزار آمادهسازی اطلاعات برای دسترسی و استفاده مطلوب تحقیق میکند. اطلاعرسانی به تولید، گردآوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی، ترجمه، انتقال، تبدیل و کاربرد اطلاعات مربوط میشود. این علم درباره ارائه اطلاعات به روش طبیعی و مصنوعی کاربرد قالبها برای انتقال کامل اطلاعات شیوههای آمادهسازی اطلاعات ابزار و فنون آن مانند کامپیوتر و روشهای برنامهریزی آن به پژوهش میپردازد. هدف اطلاعرسانی به عنوان یک علم، تهیه مجموعه اطلاعاتی است که سبب پیشرفت نهادهای گوناگون و روشهایی میشود که برای گردآوری و انتقال دانش در نظر گرفته شده است.
رابطه میان کتابداری، علم کتابداری یا علم کتابخانه باعلم اطلاعات
به هنگام بحث درباره اینکه چرا در نوشتههای فارسی کتابداری، ازاطلاعرسانی یاعلم اطلاعرسانی و نه علم اطلاعات استفاده میشود، اشاره شد که حری اعتقاد دارد علم کتابداری، اعم از کتابداریست.به این معنا که عمل کتابدار در کتابخانهها کتابداری یا علم کتابخانه، بخشی از علمی وسیعتر به نام علم اطلاعات است.اگر قرار است رابطهای میان این دو بیان شود عبارات کتابداری و علم اطلاعات، علم کتابداری و اطلاعات، یاعلم کتابخانه و اطلاعات پیشنهاد میشود. به طور منطقی باید تحت تأثیر یافتههای علم کتابداری باشد.در اینجا بدون اینکه نظری درباره درستی یا نادرستی این دیدگاه بیان کنیم برای مقایسه کتابداری یا علم کتابداری با علم اطلاعات، مفهوم وسیعتر علم کتابداری را انتخاب میکنیم تا آن را با علم اطلاعات مقایسه کنیم.هنگامی که رابطه اعم یا اخص را میان دو مفهوم علم کتابداری و علم اطلاعات بررسی میکنیم رابطه هر چه باشد چون کتابداری را بخشی از علم کتابداری پنداشتهایم هر رابطهای درباره علم کتابداری، طبعاً درباره کتابداری نیز صادق خواهد بود.برای انجام این مقایسه، از تعاریف ارائه شده در منابع که قبلاً هم در همین نوشته به آنها اشاره کردیم استفاده میکنیم.
علم اقتصاد
علم اقتصاد (در انگلیسی Economics)، شاخهای از علوم اجتماعی است که به تحلیل تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات میپردازد.
کانون توجه دانش اقتصاد بر این است که عوامل اقتصادی چگونه رفتار و تعامل میکنند و اقتصادهای مختلف چگونه کار میکنند. در این راستا، یک تقسیمبندی اولیه کتابهای پایهای اقتصاد، اقتصاد خرد در برابر اقتصاد کلان است. اقتصاد خرد، رفتار عوامل پایهای اقتصاد، شامل عوامل فردی مانند خانوارها و شرکتها و یا خریداران و فروشندگان را بررسی میکند. در مقابل اقتصاد کلان، کلیت اقتصاد و عوامل موثر بر آن شامل بیکاری، تورم، رشد اقتصادی و سیاست پولی و مالی را تحلیل میکند.
دیگر تقسیم بندیهای رایج علم اقتصاد، این رشته را به اقتصاد اثباتی (به انگلیسی: positive economics) (تعریف کننده "آنچه هست") در برابر اقتصاد هنجاری (به انگلیسی: normative economics) (دفاع از "آنچه که باید باشد")؛ اقتصاد نظری در مقابل اقتصاد کاربردی؛ اقتصاد عقلانی در برابر اقتصاد رفتاری؛ و اقتصاد جریان اصلی یا متداول (به انگلیسی: mainstream economics) (اقتصاد ارتدوکس که بیشتر با پیوند میان عقلانیت، فردگرایی و تعادل سروکار دارد) و اقتصاد دیگراندیش (به انگلیسی: heterodox economics) (که رادیکال است و با پیوند میان نهادها، تاریخ و ساختار اجتماعی سروکار دارد).
تحلیل اقتصادی در تمامی ابعاد جامعه کاربرد دارد، از بازرگانی، دارایی، مراقبت بهداشتی گرفته تا موضوعات متنوعی از قبیل جرم و جنایت، آموزش و پرورش، خانواده، حقوق، سیاست، مذهب، نهادهای اجتماعی، جنگ، و علوم پایه. در ابتدای شروع قرن بیست و یکم، از گسترش دامنه اقتصاد در علوم اجتماعی دیگر بعنوان امپریالیسم اقتصاد تعبیر شده است. در یکی دو دهه اخیر برخی از اقتصادددانان برای تاکید بیشتر بر پایدار نگاه داشتن محیط زیست شاخه اقتصاد محیط زیست تاسیس کردهاند و نیز مطالعاتی را در زمینه اقتصاد بومشناختی (به انگلیسی: Ecological economics)صورت دادهاند.
ریشه لغوی
واژه اقتصاد (به انگلیسی: economy) از واژه οἰκονομία (اُیکُنُمیا) در زبان یونان باستان گرفته شده که خود از ترکیب دو کلمه οἶκος (اُیکُس به معنای خانواده) و νόμος (نُمُس به معنای روش یا قانون) حاصل شده است. این دو کلمه روی هم معنای «قواعد خانه (خانوار)»را میدهند.
تاریخچه نام
اقتصاد سیاسی نام سنتی این رشته است که آنتوان دو مونکرتین نخستبار آن را عنوان کتاب خود ساخت.. این سنت تا قرن نوزدهم ادامه یافت، چنانکه جان استوارت میل کتابش را تحت عنوان «مبانی اقتصاد سیاسی» و دیوید ریکاردو تحت عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیت ستانی» نوشت. حتی مارکس که موضعی تهاجمی نسبت به دانش اقتصاد داشت کتابش را «نقد اقتصاد سیاسی» نام نهاد.
اما اقتصاددانان در اواخر قرن نوزدهم واژه "اقتصاد" (به انگلیسی: economics) را بعنوان فرم کوتاهتر "علوم اقتصادی" (به انگلیسی: economic science) پیشنهاد کردند تا از دلالت ضمنی این واژه بر منافع سیاسی محدود جلوگیری کرده باشند و همچنین به این واژه صورتی مشابه واژگان دیگر علوم مانند "ریاضیات" (به انگلیسی: mathematics)، "اخلاق" (به انگلیسی: ethics) و مانند آنها ببخشند.
تعاریف
تعاریف متفاوتی برای علم اقتصاد وجود دارد. برخی از تفاوتها بازتاب دهنده تکامل دیدگاهها درباره موضوع اقتصاد و یا دیدگاههای مختلف در میان اقتصاددانان است. آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ چیزی که در آن روزگار اقتصاد سیاسی خوانده میشد را اینگونه تعریف کرده است:
شاخهای از دانش یک دولتمرد یا قانونگزار با اهداف دوگانه فراهم کردن درآمد سرشار و معاش خوب برای مردم ... و تامین کردن درآمد برای دولت برای هزینه کردن در خدمات عمومی.
ژان باپتیست سه در ۱۸۰۳، همزمان با جدا کردن علم اقتصاد از کاربرد آن در سیاستگزاری عمومی (به انگلیسی: public policy)، آن را بعنوان علم تولید، توزیع و مصرف ثروت تعریف میکند. توماس کارلایل تاریخدان انگلیسی اصطلاح "دانش کسل کننده" را بعنوان صفتی طعنه آمیز برای اقتصاد کلاسیک وضع کرد، که در این زمینه بیشتر به تحلیل بدبینانه مالتوس ارتباط پیدا میکرد. جان استیوارت میل اقتصاد را در بستری اجتماعی بصورت ذیل تعریف میکند:
علمی که قوانین پدیدههایی در جامعه را دنبال میکند که از کارهای مختلف نوع بشر برای تولید ثروت برمیخیزد، تا جائی که این پدیدهها بوسیله تعقیب هدف دیگری متعین نشوند.
آلفرد مارشال در کتاب خود اصول علم اقتصاد (۱۸۹۰) تعریفی ارائه میدهد که تاکنون نیز ذکر شده است و تحلیل اقتصادی را از مقوله ثروت فراتر میبرد و از سطحی اجتماعی به سطح اقتصاد خرد میکشاند:
اقتصاد، مطالعه انسان است در کسب و کار معمولیاش در زندگی. اقتصاد به کاوش در این میپردازد که چگونه انسان درآمدش را کسب و آن را مصرف میکند. بنابراین، از یک جنبه مطالعه ثروت است و از جنبه مهم دیگر، بخشی از مطالعه خود انسان است.
لیونل رابینز اقتصاددان انگلیسی به تعریف مفهومی از اقتصاد پرداخت که "شاید مقبولترین تعریف جاری از اقتصاد باشد:
اقتصاد دانشی است که رفتار انسان را در رابطه با اهداف و وسائل کمیابی که قابلیت استفادههای دیگری نیز دارند، مطالعه میکند.
رابینز این تعریف را بعنوان تعریفی میشناسد که نه طبقه بندی کننده، "بمعنای انتخاب انواع معینی از رفتار"، بلکه بیشتر تحلیلی، بمعنای "تمرکز بر جنبههای مشخصی از رفتار است که تحت تاثیر کمیابی تحمیل میشوند".
برخی از نظراتی که متعاقباً درباره این تعریف ابراز شده، آن را بیش از حد گسترده و ناتوان از محدود کردن موضوع به تحلیل بازارها می دانند. به هرحال، از دهه ۱۹۶۰، به دلیل اینکه تئوری بیشینه ساختن رفتار (به انگلیسی: maximizing behavior) و مدلهای انتخاب عقلائی، دامنه علم اقتصاد را به حوزهها و موضوعاتی گسترش داد که قبلاً بعنوان رشتههایی مجزا تلقی میشدند، اینگونه نظرات و انتقادات فروکش کردند.
گری بکر، یکی از گسترش دهندگان علم اقتصاد به حوزههایی نوین، رویکرد خود را بعنوان "ادغام فرضیههای تئوری بیشینه ساختن رفتار، ترجیحات ثابت (به انگلیسی: stable preferences) و تعادل بازار که بصورتی بی ملاحظه و مصمم بکار گرفته میشد" تعریف میکند. یک تفسیر، این تعریف را تبدیل اقتصاد به یک رویکرد به جای یک موضوع علمی خوانده است؛ رویکردی که با این حال از خاص گرایی زیادی در زمینه "فرایند انتخاب و نوع تعامل اجتماعی که این تحلیل دربرمیگیرد" برخوردار است. منبع همان تفسیر، سلسلهای از تعاریف اقتصاد در کتابچههای اقتصادی را بررسی میکند و نتیجه میگیرد که فقدان توافق مورد نیاز، تاثیری بر خود موضوع (یعنی علم اقتصاد) که کتابچهها به آن پرداختهاند ندارد. بطور کلی تر در بین اقتصاددانان این نظر مطرح میشود که ارائه تعریفی خاص بیشتر بازتاب دهنده مسیری است که بنظر پدیدآورنده آن علم اقتصاد در آن تکامل مییابد و یا باید تکامل یابد.
اقتصاد خرد
بازارها
اقتصاد خرد شاخهای از علم اقتصاد است که به تحلیل بازیگران منفرد در یک بازار و نیز تحلیل ساختار بازار میپردازد. این شاخه با بازیگران خصوصی، عمومی و داخلی، بعنوان واحد پایهای تقلیل ناپذیر، سروکار دارد. اقتصاد خرد به مطالعه این میپردازد که چگونه این بازیگران درون بازارهای منفرد (با فرض کمیابی واحدهای مبادله پذیر) و مقررات دولتی به تعامل با یکدیگر میپردازند. بازار ممکن است با یک محصول (مانند سیب، آلومینیوم و یا تلفن موبایل) سروکار داشته باشد و یا با خدمات مربوط به یکی از عوامل تولید (آجرچینی، چاپ کتاب و یا بسته بندی مواد غذایی). نظریه اقتصاد خرد، کل مقداری که توسط خریداران تقاضا شده و مقداری که توسط فروشندگان عرضه شده را درنظرمیگیرد و به مطالعه قیمتهای ممکن به ازای هر واحد عرضه و تقاضا میپردازد. اقتصاد خرد، تعامل پیچیده میان بازیگران بازار را هم در روند خرید و هم در روند فروش مطالعه میکند. این تئوری بر این باور است که بازارها میتوانند به تعادل (به انگلیسی: equilibrium) میان "کمیت تقاضا شده" و "کمیت عرضه شده" برسند.
اقتصاد خرد همچنین به بررسی ساختارهای مختلف بازار میپردازد. "رقابت کامل" (به انگلیسی: perfect competition) ساختار بازاری را توصیف میکند که در آن هیچ شرکت کنندهای آن قدر بزرگ نیست که قادر به بدست آوردن قدرت بازاری برای تعیین قیمت یک محصول یکسان باشد. شیوه دیگر توضیح این امر این است که بگوییم یک بازار رقابتی کامل هنگامی بوجود میآید که در آن تمامی شرکت کنندگان "گیرندگان قیمت" هستند و هیچکدام از شرکت کنندگان نتواند بر قیمت محصولی که میخرد یا میفروشد تاثیر بگذارد. "رقابت ناکامل" به ساختار بازاری دلالت میکند که در آن شرایط رقابت کامل وجود نداشته باشد. اشکال رقابت ناکامل شامل: انحصار (به انگلیسی: monopoly) (که در آن برای یک کالا تنها یک فروشنده وجود دارد)، انحصار چندگانه (به انگلیسی: oligopoly) (که در آن برای یک کالا تنها چند فروشنده بخصوص وجود دارند)، رقابت انحصاری (که در آن فروشندگان زیادی وجود دارند که کالاهای کاملاً مختلفی تولید میکنند)، انحصار خریدار (به انگلیسی: monopsony) (که در آن برای یک کالا تنها یک خریدار وجود دارد)، و انحصار چندگانه خریدار (به انگلیسی: oligopsony) (که در آن برای یک کالا تنها چند خریدار بخصوص وجود دارند). برخلاف رقابت کامل، رقابت ناکامل به طور کلی بدین معنا است که قدرت در بازار بطور نامتساوی تقسیم شده است. شرکتها در وضعیت رقابت ناکامل این قابلیت را دارند که "قیمت گذار" باشند که بدین معنی است که آنها با در اختیار گرفتن بهره بزرگی از قدرت بازار بصورت نامتناسب قادر شدهاند که بر قیمت کالاهایی که تولید کردهاند تاثیر بگذارند.
اقتصاد خرد، بازارهای منفرد را با یک سادهسازی اقتصادی مطالعه میکند به این معنا که تصور میکند که فعالیت اقتصادی انجام شده در یک بازار بخصوص بر دیگر بازارها تاثیر نمیگذارد. این متد تحلیلی، "تعادل جزئی" (به انگلیسی: partial-equilibrium) (بین عرضه و تقاضا) نام دارد. این متد تحلیلی مجموع کل فعالیتهای انجام شده در یک بازار را محاسبه میکند. تئوری تعادل عمومی (به انگلیسی: general-equilibrium) به مطالعه بازارهای مختلف و رفتار آنها میپردازد. این تئوری، مجموع کل تمامی فعالیتهای انجام گرفته در در تمامی بازارها را محاسبه میکند. این متد هم به مطالعه تغییرات در بازارها و هم به مطالعه تعامل میان آنها که رو به سوی تعادل دارد میپردازد.
تولید، هزینه و بهرهوری
در اقتصاد خرد، تولید تبدیل نهادهها (به انگلیسی: inputs) به ستادهها (به انگلیسی: outputs) است. این امر فرایندی اقتصادی است که که در آن نهادهها برای ساختن یک کالا برای مبادله و یا استفاده مستقیم بکار برده میشوند. تولید یک جریان است و بنابراین میزان مشخصی از ستادهها به ازای هر دورهای از زمان در مقابل نهادهها به دست میآید.
هزینه فرصت (به انگلیسی: opportunity cost) به هزینه اقتصادی تولید ارجاع دارد: ارزش بهترین فرصت بعدی از دست رفته. انتخابها معمولاً باید بین اعمالی مورد علاقه و نیز مانعه الجمع (به این معنا که انتخاب یکی به معنای طرد دیگری است) انجام میشوند. این مساله، رابطه پایهای میان کمیابی و انتخاب را نشان میدهد. هزینه فرصت یک عمل، عنصری است برای مطمئن شدن از اینکه منابع کمیاب بصورتی کارا مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند، بطوری که هزینه آن عمل در برابر ارزش اش سنجیده میشود. هزینه فرصت تنها به هزینههای پولی یا مالی مربوط نیست بلکه میتوانند بوسیله ارزش واقعی تولید ازدست رفته، اوقات فراغت، و یا هر چیز دیگری که بهرهای جایگزین فراهم کند سنجیده شود.
نهادههایی که در فرایند تولید مورد استفاده قرار میگیرند شامل عوامل پایهای تولید مانند خدمات کاری، سرمایه (کالاهای تولید شده قابل دوام مثل یک کارخانه که در تولید مورد استفاده قرار میگیرند)، و زمین (شامل منابع طبیعی) میشوند. دیگر نهادهها ممکن است شامل کالاهای واسطهای (به انگلیسی: intermediate goods) هستند که در تولید کالاهای نهایی مورد استفاده قرار میگیرند، مانند فولاد در ساختن یک اتومبیل نو.
بهرهوری اقتصادی (به انگلیسی: economic efficiency) توصیف کننده این امر است که چگونه یک سیستم ستاده دلخواه اش را با وجود مجموعهای از نهادههای موجود و نیز تکنولوژی در دسترس ایجاد میکند. بهرهوری هنگامی بهبود مییابد که ستاده بیشتری بدون تغییر نهادهها ایجاد شود، بعبارت دیگر، میزان اتلاف کاهش داده شده باشد. یک استاندارد کلی عموماً پذیرفته شده بهرهوری پارتو (به انگلیسی: Pareto efficiency) است که هنگامی بدست میآید که دیگر هیچ تغییری نتواند بدون بدتر کردن اوضاع کسی، اوضاع فرد دیگری را بهبود بخشد. به دیگر سخن حد نهایی بهبود در سیستم حاصل شده باشد بطوری که نتوان بدون برهم زدن نظم قسمت دیگری از سیستم از آن فراتر رفت.
حد امکان تولید (PFF) (به انگلیسی: production-possibility frontier) یک نمودار توضیح دهنده برای نشان دادن کمیابی، هزینه و بهرهوری است. در ساده ترین حالت یک اقتصاد تنها میتواند دو کالا تولید کند (مثلاً اسلحه و کره). PFF جدول یا نموداری است که ترکیب کمی متفاوت دو کالای قابل تولید را بر مبنای تکنولوژی موجود و کل نهادهها که میزان ستاده محتمل را محدود میکنند، نشان میدهد. هر نقطهای در منحنی مجموع ستاده بالقوه برای اقتصاد را نشان میدهد که حداکثر تولید امکانپذیر یک کالای مشخص است بر مبنای مقدار تولید امکانپذیر کالای دیگر.
کمیابی در نمودار به وسیله افرادی که مایل به مصرف فراتر از PFF (مانند نقطه X) هستند اما در مجموع نمیتوانند و با شیب منفی منحنی نشان داده میشود. اگر تولید یک کالا در منحنی افزایش یابد، تولید کالای دیگر کاهش مییابد، یعنی رابطهای معکوس میان آنها وجود دارد. این مساله به خاطر این است که افزایش تولید یک کالا به انتقال نهادهها از تولید کالایی دیگر و لاجرم کاهش تولید آن کالا بستگی دارد. نقطه D در قسمت شکم منحنی نشانگر تعادل بین تولید دو کالا است. این منحنی به اندازهگیری میزان این میپردازد که ازدیاد تولید یک کالا به هزینه چه میزان تولید کالای دیگر تمام میشود. بنابراین اگر تولید یک اسلحه بیشتر به معنای کاهش تولید ۱۰۰ عدد کره باشد، هزینه فرصت یک اسلحه برابر ۱۰۰ کره است. در PFF، کمیابی بر این دلالت دارد که انتخاب تولید یک کالا در مجموع به معنای سر کردن با میزان اندک تری از کالای دیگر همراه خواهد بود. اما هنوز در یک اقتصاد بازار، حرکت در طول منحنی میتواند نشانگر این باشد که انتخاب افزایش یک برون داد برای عوامل تولید کننده به هزینههای آن برتری دارد.
هر نقطهای بر روی منحنی نشانگر بهرهوری تولیدی در بیشینه ساختن برون داد به ازای کل درون داد موجود است. نقطه A در داخل منحنی، محتمل است اما نشانگر عدم بهرهوری تولیدی (اتلاف درون دادها) میباشد که در آن برون داد هر یک یا هر دوی کالاها میتواند با حرکت به سوی شمال شرقی به نقطهای بر روی منحنی تبدیل شود. مثالهای این قبیل عدم بهرهوری شامل بیکاری در طول کسادی چرخه تجاری و یا سازمان دهی اقتصادی یک کشور که ناتوان از بهرهبرداری کامل از منابع خود است، هستند. بودن روی منحنی، اگر به معنای تولید ترکیبی از کالاهایی نباشد که مصرف کنندگان بر دیگر نقاط ترجیح میدهند نباشد هنوز ممکن است به معنای رسیدن به بهرهوری تخصیصی (به انگلیسی: allocative efficiency) (یا بهروه وری پارتو) نباشد.
بیشتر توجه اقتصاد کاربردی در سیاتگزاری عمومی بر تشخیص چگونگی بهبود بهرهوری یک اقتصاد متمرکز است. تشخیص واقعیت کمیابی و سپس چاره اندیشی برای چگونگی ساز مان دهی جامعه برای بهرهور ترین شیوه استفاده از منابع بعنوان "ماهیت اقتصاد" تعریف شده است، جائی که اقتصاد نقش یکتایی را ایفا میکند.
اقتصاد کلان
اقتصاد کلان به بررسی مسایل اقتصادی در سطح کلان ملی یک کشور میپردازد. حیطه بررسی اقتصاد جهانی را اقتصاد بینالملل به عهده دارد. مسایلی از قبیل ثبات اقتصادی، توازن تراز بازرگانی خارجی، رشد اقتصادی، اشتغال، تورم، مخارج و درآمدهای دولت، رکود اقتصادی، بحران اقتصادی، بیکاری، و اقتصاد توسعه در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
فقر و تبعیض به دلیل بررسی در سطح خانوار از مباحث اقتصاد خرد میباشد.
بر خلاف اقتصاد خرد رفتارهای فردی شکل دهنده اقتصاد کلان نیست هر چند که از جمع رفتارهای فردی شکل گرفتهاست. کینز پدر علم اقتصاد نوین نمونه بارزی را از آثار رفتار واحدی را در عرصه کلان و خرد ارایه دادهاست که به تناقض پسانداز مشهور است. اگر افراد به صورت انفرادی پس انداز کنند در سالهای بعد دارای امکانات و قدرت مالی بیشتری خواهند بود و خواهند توانست که از سرمایه جمع شده خود استفاده کنند ولی اگر تمامی افراد جامعه همزمان پسانداز خود را افزایش دهند و بخش بیشتری از درآمد خود را پس انداز نمایند مصرف کل اقتصاد پایین میآید و این امر موجب کاهش تولید نیز خواهد شد که این امر به کاهش درآمد افراد در آینده منجر میشود. از اینرو افزایش پس انداز برای اشخاص مفید میتواند باشد ولی برای جامعه به صورت کلی تأثیرات متفاوتی نسبت به تأثیرات فردی آن دارد.
نمونه دیگر: اگر شرکتی یک یا چند تن از پرسنل خود را با ماشینآلات جایگزین نماید بی شک سود خواهد کرد و به نفع آن شرکت خواهد بود ولی اگر تمامی شرکتها به یکباره به این کار مبادرت ورزند بیکاری افزایش مییابد و موجب کاهش درآمد ملی و در نتیجه کاهش تقاضا برای تولیدات شرکتها شده و سود شرکتها را کاهش میدهد. از اینرو تأثیرات سطح کلان میتواند با تأثیرات در سطح خرد متضاد باشد..
زیر شاخههای علم اقتصاد
اقتصاد رسانه
اقتصاد سیاسی
اقتصاد بینالملل
اقتصاد رفاه
مالیه
اقتصاد کشاورزی
اقتصاد صنعتی
اقتصاد عمومی
اقتصاد منابع طبیعی
اقتصاد محیط زیست
اقتصادسنجی
اقتصاد انرژی
فلسفه اقتصادی
اقتصاد توسعه
اقتصاد شهری
اقتصاد منطقهای
اقتصاد بخش عمومی
اقتصاد مدیریت
اقتصاد منابع پایان پذیر
اقتصاد منابع تجدید پذیر
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
برنامه ریزی اقتصادی
اقتصاد ریاضی
اقتصاد مهندسی
اقتصاد نظری
تاریخ عقاید اقتصادی
نظامهای اقتصادی
فلسفه اقتصاد
اقتصاد آموزش و پرورش
اقتصاد سلامت
اقتصاد ورزش
بودجه ریزی
اقتصاد جمعیت
اقتصاد جنگل
اقتصاد رابینسون کروزوئه
مکاتب اقتصادی
اخلاق گرایی اقتصادی (مکتب اسکولاستیک)
مکتب سوداگری (مرکانتیلیسم)
مکتب اصالت طبیعت (فیزیوکراسی)
مکتب اقتصادی کلاسیک (سنتگرایی اقتصادی)
مکتب نهادگرایی
مکتب تاریخی قدیم
سوسیالیسم تخیلی
سوسیالیسم علمی
سوسیالیسم رقابتی
سوسیالیسم اقتصادی
نئو کلاسیسم (مارژینالیسم یا نهایی گرایی)
مکتب کینز
نئو لیبرالیسم
نیو کینزیسم
مکتب شیکاگو (مانیتاریسم یا پول محوری)
کلاسیکهای جدید
کینز گرایان جدید
ساختارگرایان
مکتب اتریش
مکتب طرفداران طرف عرضه
مکتب دورهای تجاری حقیقی
نظریات اقتصادی حکیمان یونان باستان
زیستشناسی
زیستشناسی از علوم طبیعی و دانش مربوط به مطالعه جانداران زنده است. این دانش به بررسی ویژگیها و رفتار سازوارهها، چگونگی پیدایش گونهها و افراد، و نیز به بررسی برهمکنش جانداران با یکدیگر و محیط پیرامونشان میپردازد.زیستشناسی شامل موضوعات وسیعی است که دارای تقسیمبندی بسیاری از مباحث و رشتههای مختلف است.از جمله مهم ترین موضوعات آن عبارت از پنج اصل بههموابسته است که می توان آنها را اساس زیست شناسی مدرن نامید:
سلولها به عنوان واحد اصلی حیات هستند.
گونه های جدید و صفات موروثی، محصول تکامل هستند.
ژنها واحد اصلی وراثت هستند.
ارگانیسمها محیط داخلی خود را برای حفظ یک وضعیت پایدار و ثابت، حفظ میکنند.
موجودات زنده انرژی مصرف میکنند و آن را به صورت دیگری تبدیل میکنند.
تاریخچه
اصطلاح بیولوژی (به انگلیسی: biology) از واژه یونانی βίος- بیوس "به معنی زندگی"، و پسوند λογία- لوژیا "به معنی مطالعه چیزی"، مشتق شدهاست. این کلمه در آلمان در اوایل سال ۱۷۹۱ ممکن است از پسینسازی کلمه قدیمیتر دوزیستانشناسی با حذف کلمه دوزیستان، به وجود آمده باشد.
اگرچه زیستشناسی در قالب مدرن خود پیشترفتهای بسیاری یافتهاست، اماعلوم مرتبط و وابسته به آن، از زمانهای قدیم مورد مطالعه قرار گرفتهاست. فلسفه طبیعی در اوایل تمدنهای باستانی بین النهرین، مصر، شبهقاره هند و چین مورد مطالعه قرار گرفت.با این حال، ریشههای زیستشناسی مدرن و گرایش به مطالعه طبیعت اغلب به یونان باستان برمیگردد. در حالی که مطالعه رسمی طب به بقراط (حدود ۴۶۰ سال قبل از میلاد -- حدود ۳۷۰ سال قبل از میلاد) برمی گردد، اما ارسطو (۳۲۲ سال قبل از میلاد و ۳۸۴ پیش از میلاد) گستردهترین سهم را برای توسعه زیست شناسی به کار گرفت. نقش برجسته او در تاریخچه حیوانات و کارهای دیگری با تکیه بر طبیعتگرایی، و فعالیتهای تجربی دیگری که بر روی علت و معلولی زیستی و تنوع زندگی متمرکز بود، از اهمیت ویژهای برخوردار است.ثئوفراستوس جانشین ارسطو در لیسه، سلسله کتابهایی در زمینه گیاهشناسی نوشت که تا به امروز سالم ماند و به عنوان مهمترین سهم از دوران باستان و حتی قرون وسطی از علوم گیاهی به حساب میآید.
مبانی زیست شناسی مدرن
بخش عمدهای از زیست شناسی مدرن را میتوان متشکل از پنج اصل بههم وابسته دانست که شامل : نظریه سلولی، تکامل، ژنتیک، هموستازی، و انرژی است.
سطوح زیستشناسی
زیستشناسی گستره پهناوری از رشتههای تحصیلی دانشگاهی را دربرمیگیرد. بسیاری از این عرصهها گاه خود به عنوان رشتههای جدا و مستقلی قلمداد میگردند. رویهمرفته این رشتهها به مطالعه زیست در مقیاسها و سطوح گوناگون میپردازند از جمله:
در مقیاس هستهای از راه زیستشناسی مولکولی، زیست شیمی، و تا اندازهای ژنتیک
در مقیاس یاختهای از طریق زیستشناسی یاختهای
در مقیاس چندیاختهای از راه فیزیولوژی، کالبدشناسی، و بافتشناسی
در سطح شکلگیری یا ریخت زایی (اونتوژنی) یک سازواره مفرد از راه پژوهش در رشته زیستشناسی تکاملی
در سطح وراثت میان زایندگان و زادگان از راه دانش ژنتیک
در سطح رفتار گروهی از راه رفتارشناسی
در سطح بررسی مجموعه یک جمعیت از طریق ژنتیک جمعیت و در مقیاس چندگونهایتبارها از راه دانش سامانهشناسی
در سطح جمعیتهای وابستهبههم و زیستگاههای ایشان از راه بومشناسی و زیستشناسی فرگشتی و نیز احتمالاً از راه دانش دگرزیست شناسی که به بررسی وجود زیست در ورای کره زمین میپردازد.
علوم اجتماعی
علوم اجتماعی به گروهی از رشتههای دانشگاهی گفته میشود که به مطالعهٔ جنبههای اجتماعی انسان میپردازند. علوم اجتماعی بخشی از علوم انسانی است که به بعد اجتماعی انسان می پردازد بر خلاف دیگر علوم انسانی که ممکن است اصلا بعد اجتماعی انسان برایش مهم نباشد مثل دانش روان شناسی .
بر خی از علوم اجتماعی عبارتند از:
۱.جمعیت شناسی
۲.جامعه شناسی
۳.مردم شناسی
۴.علوم سیاسی
۵.جغرافیای انسانی
۶.اقتصاد
۷.مدیریت
۸.علوم ارتباطات اجتماعی {{سخ}
علوم نرم
به مفهوم سنتی، مطالعهٔ جنبههای وابسته به شخص (subjective)، وابسته به آراء بین اشخاص (intersubjective)، و ساختاری علوم اجتماعی را علوم نرم مینامیدند.
11:37 am
وبسایت یا تارنما چیست
مجموعه ای از فایلهای مختلف اعم از تصاویر، متون و یا فایلهای برنامه نویسی شده است که به منظوری خاص به شکلی با هم مرتبط شده اند. این فایلها روی یک کامپیوتر "میزبان" یا "سرور" قرار می گیرند و با یک نام دامنه مشترک فراخوانی می شوند. یکی از مهمترین سرویسهای وب، پست الکترونیک است.

انواع سایت
سایتها بر اساس کاربرد و نوع برنامه نویسی به چند دسته تقسیم می شوند که عبارت است از :
سایتهای ثابت (Static Website):
این سایتها یکبار طراحی می شوند و اطلاعات مورد نیاز در داخل آنها قرار می گیرد و پس از آن برای تغییر در آنها نیاز به یک طراح حرفه ای یا نیمه حرفه ای سایت است. زبان برنامه نویسی اینگونه از سایتها غالباً HTML و Java Script هستند که در نوع توسعه یافته تر از CSS نیز بهره گرفته می شود.
از آنجا که حجم کمتری از کد در طراحی سایتهای ثابت استفاده میشود سرعت بارگذاری (Loading) بالایی دارند. علاوه براین کاهش حجم کدها که باعث خوانایی بشتر سایت توسط رباتهای جستجوگر میشود از یک سو و کاهش زمان بارگذاری از سوی دیگر سبب بهتر شدن وضعیت آنها از لحاظ امتیاز دهی موتورهای جستجو یا همان "رنکینگ" می شود. سایتهای ثابت قیمت طراحی پایین تری را نیز عمدتاً نسبت به سایر سایتها دارند.
عدم امکان ایجاد تغییر در این نوع از سایتها توسط افراد عادی علاوه بر افزایش امنیت سبب بهرهمندی از گرافیک و ظاهری زیبا میشود چرا که همه چیز ثابت است از جمله متون و اندازه تصاویر و همچنین همه عناصر مکان مشخص و ثابتی را دارند در نتیجه می توان برای محل قرار گرفتن هر یک از اجزاء بهترین تصمیم را گرفت.
اما از طرفی نیز عدم امکان ایجاد تغییرات توسط افراد عادی سبب میشود تا امکان بروز رسانی سایت توسط صاحبان و مدیران سایت صلب شود.
نکته: سایتهای ثابت (Static) برای افراد، شرکتها و سازمانهایی مناسب است که حداکثر یک یا دو بار در سال نیازمند به تغییر در محتوای سایت هستند.
سایتهای پویا (Dynamic Website): محتوای سایتهای داینامیک بعد از طراحی توسط افراد عادی که دسترسی به سیستم مدیریت محتوای سایت را داشته باشند قابل تغییر است. زبان برنامه نویسی وبسایتهای پویا میتواند براساس نیاز متفاوت باشد اما عمدتاً از زبانهای ASP ، ASP.Net و Php استفاده میشود و از زبانهای کمکی CSS و Silver light و یا Ajax برای ایجاد قابلیتهای ویژه نیز بهره گرفته می شود.
در اینگونه از سایتها ابتدا اسکلت سایت توسط طراح ایجاد میشود و سپس محتوا توسط مدیران سایتها تغییر میکند مانند فرم قراردادی که یکبار توسط فردی ایجاد میشود و توسط افراد دیگری بارها تکمیل می شود، از این رو طراح نسبت به محل قرار گرفتن و اندازه دقیق متون و تصاویر و سایر عناصری که بعداً توسط مدیران سایتها تغییر میکند اطلاع ندارد بنابر این چاره ای ندارد جز اینکه همه حالات را در نظر بگیرد و اینکار سبب میشود تاحدودی از گرافیک و جلوه سایت کاسته شود.
یکی از مزیتهای سایتهای داینامیک این است که هیچ محدودیتی برای ایجاد، تغییر یا حذف مطالب، تصاویر و صفحات و غیره وجود ندارد.
با توجه به اینکه در سایتهای پویا از زبانهای برنامه نویسی پیشرفته استفاده میشود امکانات زیادی در آنها قابل ایجاد است مانند ایجاد صفحات هوشمند، فرمها و جستجوهای پیچیده.
استفاده زیاد از کدها سبب کند شدن بارگذاری سایت و امتیاز آن در موتورهای جستجو می شود.
نکته: سایتهای پویا برای افراد، شرکتها و سازمانهایی مناسب است که بیش از دوبار در سال نیاز به تغییر درمحتوای سایت را دارند.
پرتالها (Portal): پرتالها سایتهای پویای جامعی هستند که چند هدف خاص را در یک سایت دنبال می کنند به عبارت دیگر مجموع چند سایت پویا که برای رسیدن به هدفی خاص در کنار هم قرار گرفته اند را می توان پرتال نامید. به عنوان مثال پرتال خبری می تواند از چند سایت داینامیک تشکیل شده باشد که هر یک امکانات خاصی چون عضو گیری، انتشار اخبار، انتشار تصاویر، نظر سنجی و ... را در اختیار مدیران آن قرار دهد.
تمام ویژگیهای یک سایت پویا می تواند در یک پرتال نیز صدق کند.
نکته: معمولاً پرتالها توسط سازمانها، گروهها و شرکتها خریداری می شوند. به دلیل نیاز به بروز رسانی بخشهای مختلف اداره آنها توسط یک فرد بسیار مشکل است مگر آنکه به چشم یک کار حداقل پاره وقت به آن نگاه شود.
سایتهای متحرک استاتیک و نیمه داینامیک (Static and Dynamic Flash Website): سایتهای فلش یا متحرک دو نوع استاتیک و نیمه داینامیک هستند و توسط نرمافزارهای خاصی ایجاد می شوند در برخی موارد از XML یا Action Script برای ایجاد قابلیتهای تغییر یا هوشمندی در این سایتها بهره گرفته می شود.
به طور کلی سایتهای فلش ثابت (استاتیک) غیر قابل تغییر می باشند و مانند سایتهای ثابت یکبار توسط طراح ایجاد می شوند و برای تغییر آن نیاز است تا افراد به صورت حرفه ای یا نیمه حرفه ای از دانش طراحی فلش برخوردار باشند.
اما سایتهای فلش نیمه داینامیک یا نیمه پویا مانند سایتهای پویا عمل میکند و قابل تغییر هستند اما تغییر در آنها به سادگی سایتهای پویا نیست و وسعت ایجاد تغییرات نیز بسیار محدودتر است.
از مزیتهای وب سایتهای فلش جذابیت آنهاست. گرافیک زیبا و انیمیشنهای جذاب. اما از معایب عمده آنها میتوان به عدم خوانده شدن اطلاعات موجود در آنها توسط رباتهای جستجوگر و عمدتاً سرعت بسیار پایین بارگذاری اشاره کرد.
نکته: سایتهای فلش برای افراد و گروهها یا شرکتها و سازمانهایی مناسب است که نیاز به تبلیغات ندارند و عموم کاربران با آنها آشنا هستند مانند خوانندگان، سیاست مداران، بازیگران و گروههای موسیقی، هتلهای معروف، مکانهای توریستی.
سایتهای مجهز به سیستم مدیریت محتوا (Content Management Systems): سایتهای مجهز به سیستم مدیریت محتوا که در اصطلاح به CMS که مخفف Content Management System است مشهورند، وبسایتهایی از نوع پرتالها یا سایتهای پویا هستند که برای مصارف خاص توسط طراحان حرفه ای و یا شرکتهای طراحی حرفه ای ایجاد میشوند.
تمام مزایا و معایب مربوط به سایتهای پویا در مورد سایتهای مجهز به سیستم مدیریت محتوا صدق می کند.
البته در نظر داشته باشید که سایتهای پویا و پرتالها نیز مجهز به سیستم مدیریت محتوا هستند اما آنچه که در CMSها متفاوت است طراحی آنها و سیستمهای مدیریت محتوای آنها برای مصارف خاص است.
از مزایای سیستمهای مدیریت محتوا نسبت به سایر سایتهای داینامیک می توان به آماده بودن و جامع بودن آنها اشاره کرد. از این رو اغلب اینگونه از سایتها در کمتر از ۳ روز کاری قابل نصب و استفاده هستند.
طراحی سایتهای CMS مانند یک خط تولید محصول است و از آنجا که طراح باید نمونههای محدودی را به صورت انبوه تولید کند سعی در رعایت تمام اصول امنیتی، گرافیکی، موارد مربوط به رنکینگ و امتیاز موتورهای جستجو و سایر موارد موثر می کند.
با توجه به مزیتهای آنها به تمامی افراد، سازمانها و شرکتهایی که شرایط داشتن سایتهای داینامیک را دارند توصیه میشود تا ابتدا به دنبال سیستمهای مدیریت محتوای مخصوص به کار خود بگردند و در صورتی که پیدا نشد به طراحی سایتهای پویا روی بیاورند.
مزایای استفاده از وبسایت
وبسایتها مزایای فراوانی را برای مدیران و صاحبان خود به همراه دارند که مهمترین آنها به شرح زیرند:
تاثیر سایت در اطلاع رسانی:
داشتن یک سایت مانند داشتن یک کاتالوگ است اما با مزایای فراوان دیگر. یک کاتالوگ می تواند شامل تصاویر و متون باشد اما یک سایت میتواند از تصاویر، متون، فیلم و صوت و یا انیمیشن نیز بهره بگیرد بنابر این امکان اطلاع رسانی جامع با محتوایی جذاب تر را می دهد. برای طراحی، چاپ و انتشار هر نسخه از کاتالوگ نیاز به هزینه است اما برای یک سایت فقط کافیست هزینه ای بسیار پایین برای طراحی و نگهداری آن پرداخت شود و بعد از آن در طول سایت هزاران و یا میلیونها کاربر می توانند بارها و بارها از آن بازدید کنند.
تاثیر سایت در بازاریابی:
موتورهای جستجو بدون هزینه برای شمابازاریابی می کنند فقط کافیست رباتهای آنها سایت شما را پیدا کنند و از آن پس زمانی که فردی به دنبال هر یک از خدمات و یا محصولات و یا اطلاعات ارائه شده در سایت شما باشد، این موتورها فرد را به سمت سایت شما هدایت می کنند. میزان بازدید کننده هدایت شده به سایت به پارامترهای زیادی وابسته است اما در بدترین حالت چیزی در حدود ۵۰ نفر در روز توسط موتورهای جستجو به یک سایت هدایت می شوند.
ایجاد قابلیتهای جدید تبلیغاتی:
با داشتن یک وبسایت صاحبان و مدیران آن وارد عرصه تجارت الکترونیک می شوند و امکان استفاده از راهکارهای تجارت الکترونیک برای آنها بوجود می آید از مهمترین این قابلیتها میتوان به تبلیغات اینترنتی، تبلیغات در موتورهای جستجوگر، تبلیغات کلیکی و تبادل بنر و لینک اشاره کرد.
در دسترس بودن:
سایت همواره با متقاضیان اطلاعات و محصولات یا خدمات قابل ارائه توسط آن فقط یک کلیک فاصله دارد و در تمامی ساعات شبانه روز و روزهای تعطیل نیز فعال است.
فعالیت در خارج از مرزهای جغرافیایی:
امروزه یکی از ملزومات فعالیت بدون مرز سایت است و تقریباً هیچکس نمیتواند مدعی فعالیت خارج از مرزهای جغرافیایی شود در حالی که وبسایتی ندارد.
درآمد زایی:
میزان سودآوری و درآمد زایی سایتها به نوع سایت و اهداف آن بستگی دارد البته میزان فعالیت صاحبان سایتها و بروز رسانی و رسیدگی به آنها نیز عامل بسیار مهمی است. اما امروزه شرکتها و افراد بسیاری هستند که فقط از طریق سایت فعالیت می کنند و عمده درآمد آنها از طریق سایت و مشتریان آنلاین است.
وبمستر
وبمستر به طراحان وب، توسعه دهندگان وب، وبلاگ نویسان، مدیران وبسایت و تمامی افرادی که در مدیریت یک وبگاه نقش دارند گفته میشود.
برنامهنویس
اصطلاح برنامهنویس رایانه میتواند به کسی اطلاق شود که متخصص در یک زمینه از برنامهنویسی باشد یا شخصی که کد منبع برای انواع مختلفی از نرمافزارها مینویسد.
برنامهنویسی
برنامهنویسی رایانه در فرهنگ واژه غیر متخصّصین ممکن است به تمام پروژه ساخت نرمافزار یا برنامهٔ رایانهای گفته شود. با این همه برنامهنویسی تنها بخشی از فرایند توسعهٔ نرمافزار یا برنامه رایانهای است. اهمیت، توجه و منابع اختصاص داده شده به برنامهنویسی، بسته به ویژگیهای مشخص شده محصول و خواست افراد درگیر در پروژه و کاربران و در نهایت شیوهٔ انتخاب شده مهندسی نرمافزار متغیر است.
برنامهنویسی کامپیوتر (که اغلب در انگلیسی programming یا coding گفته میشود) فرایند نوشتن، اشکال زدایی(debug) و نگهداری کد منبع (source code) برنامه کامپیوتر میباشد. این کد منبع با یک زبان برنامه نویسی نوشته شده است. این کد منبع ممکن است تغییر داده شده یک کد قبلی و یا یک کد کاملاً جدید باشد. هدف برنامه نویسی ساختن یک برنامه میباشد که یک رفتار خواسته شده را به نمایش بگذارد.
تاریخچه
موضوع دستگاههایی که به دنبالهای از دستورالعملهای از قبل تعریف شده عمل میکند بر میگردد به Greek Mythology.
برنامه نویسی مدرن
اندازه گیری کاربرد زبان
تعیین اینکه محبوبترین زبان برنامه نویسی مدرن کدام است کار بسیار مشکلی است. بعضی از زبانها در کاربردهای خاصی محبوب است و بعضی دیگر مرتباً در نوشتن کاربردهای گوناگون استفاده میشود. روشهای اندازه گیری محبوبیت زبان شامل موارد زیر میباشد: شمردن تعداد آگهیهای اشتغال و توجه به یک زبان، تعداد کتابهای آموزشی فروخته شده در مورد یک زبان، تخمین تعداد خطوط کد نوشته شده در یک زبان
اشکال زدایی
اشکال زدایی وظیفه بسیار مهمی در فرایند توسعه نرمافزار میباشد، زیرا یک برنامه غلط میتواند پیامدهای مهمی برای کاربر خود داشته باشد. بعضی از زبانها بیشتر در معرض برخی اشتباهات میباشند، به خاطر خصوصیاتشان نیاز به بررسی بیشتر کامپایلر نسبت به زبانهای دیگر ندارند.
زبان برنامهنویسی
اجرا و عملی ساختن الگوریتمهای انتزاعی وابسته به هم بهوسیله تولید یک برنامه رایانهای مشخص با ابزار زبان برنامهنویسی ممکن است.
پارادایمها
زبانهای برنامهنویسی گوناگون براساس قابلیتهای درنظر گرفته شده از شیوهٔ خطهای مختلف استفاده میکنند. موارد ریزتری مانند چگونگی برخورد با نیازهای پشت پردهٔ ماشین مانند مدیریت حافظه و مدیریت زباله نیز در زبانهای مختلف متفاوت است. علاوه بر اینها، مفاهیمی متفاوت از (اجرای) یک برنامه تصور شدهاند که پارادایم یا الگو نام دارند.
برنامهنویسی دستوری
برنامهنویسی دستوری (به انگلیسی: Imperative programming) در علوم رایانه یکی از شیوههای برنامهنویسی است که در آن مراحل اجرای یک برنامه کامپیوتری قدم به قدم توسط برنامه نویس بیان میشود. این بر خلاف زبانهای اعلانی است که در آنها تنها نتیجه انجام دستورات بیان میشود. به بیان دیگر در زبانهای دستوری چگونگی اجرای برنامه بیان میشود اما در زبانهای اعلانی چیستی نتیجه بیان میشود.
به عنوان مثال اگر قصد باز کردن دری را داشته باشیم و با زبان اعلانی این را بخواهیم بیان کنیم خواهیم گفت در را باز کن اما اگر با زبان دستوری بیان کنیم خواهیم گفت بلند شو، به طرف در نردیک شو، دستگیره را بگیر و در را به طرف بیرون هل بده.
زبان برنامهنویسی
زبانهای برنامهنویسی ساختارهای زبانی دستورمداری در رایانهها هستند که بهوسیلهٔ آنها میتوان یک الگوریتم را بهوسیلهٔ ساختارهای دستوری متفاوت برای اجرای رایانه توصیف کرد و با این روش امکان نوشتن برنامه جهت تولید نرمافزارهای جدید بوجود میآید. معمولاً هر زبان برنامهنویسی دارای یک محیط نرمافزاری برای وارد کردن متن برنامه، اجرا، همگردانی و رفع اشکال آن هستند. عموماً زبانهای برنامه نویسی را به پنج نسل تقسیم میکنند:
نسل اول زبان ماشین - زبان صفرو یک
نسل دوم زبانهایی مانند اسمبلی -قابل فهم تر برای انسان
نسل سوم زبانهایی مانند کوبول و پی ال وان و... -دستورات قابل فهم تر برای انسان و نیاز به کمپایلرها
نسل چهارم مثل زبانهای اوراکل و فاکس پرو و اس کیو الها - نزدیک به محاورههای انسانی
نسل پنج زبانهایی مانند prolog , ops5 - تمرکز بر حل مسئله و استفاده از الگوریتمهای نوشته شده توسط
برنامه نویس
یک زبان برنامه نویسی یک زبان مصنوعی است که برای بیان محاسباتی که توسط یک ماشین (مخصوصا رایانه) قابل انجام است، طراحی شدهاست.زبانهای برنامه نویسی برای ایجاد برنامههایی به کار میروند که رفتار یک ماشین را مشخص میکنند، الگوریتم دقیق را بیان میکنند، و یا روشی برای ارتباط انسانند. بسیاری از زبانهای برنامه نویسی تعدادی قالب از ویژگیهای نوشته شده دستوری(syntax) و معناشناسی (semantics) دارند، چرا که رایانهها دستورات دقیقاً مشخص نیاز دارند. برخی توسط سند خصوصیات (specification document) تعیین شدهاند. (برای مثال یک استاندارد ISO)، در حالی که برخی دیگر دارای پیاده سازی غالبی میباشند.(مانند Perl) اولین زبان برنامه نویسی به قبل از اختراع رایانه باز میگردد، و برای هدایت رفتار ماشینهایی مانند دستگاههای نساجی اتوماتیک و نوازندههای پیانو به کار میرفت. هزاران زبان برنامه نویسی خلق شدهاند، بیشتر در زمینهٔ رایانه، زمینهای که هر ساله بسیاری دیگر ایجاد میشوند.
تقسیمبندی
زبانهای برنامه نویسی را میتوان از چهار دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار داده و تقسیم بندی کرد: الف)روشهای برنامه نویسی ۱-زیر روالی ۲-ساخت یافته ۳-مدولار ۴-شئ گرا ب)نزدیکی به زبان ماشین ۱-سطح پایین ۲-سطح میانی ۳-سطح بالا ج)نوع ترجمه ۱-مفسری ۲-کامپایلری د)رابط برنامه نویسی ۱-مبتنی بر متن ۲-مبتنی بر گرافیک (ویژوال)
تعاریف
ویژگیهایی که غالباً برای تشکیل یک زبان برنامه نویسی مهم شمرده میشوند:
تابع :یک زبان برنامه نویسی، زبانی است که برای نوشتن برنامههای رایانهای به کار میرود که رایانهای را برای انجام محاسبات یا اجرای الگوریتم و یا احتمالاً کنترل دستگاههای خارجی مثل چاپگر، ربات و... درگیر میکنند.
هدف: زبانهای برنامه نویسی با زبانهای طبیعی تفاوت دارند و آن اینکه زبانهای طبیعی فقط برای فعل و انفعالات بین مردم به کار میروند، در حالیکه زبانهای برنامه نویسی همچنین به انسانها اجازه میدهد که از طریق دستورات با ماشینها ارتباط برقرار کنند. برخی زبانهای برنامه نویسی بوسیله یک دستگاه استفاده میشوند تا دستگاه دیگری را کنترل کند. برای مثال برنامههای پست اسکریپت(post script) غالباً توسط برنامه دیگری برای کنترل یک چاپگر و یا نمایشگر ایجاد میشوند.
ساختارها: زبانهای برنامه نویسی ممکن است ساختارهایی برای تعریف و تغییر داده ساختارها یا کنترل جریان اجرا داشته باشند.
توان بیانگر: نظریه محاسبات، زبانها را بوسیله محاسباتی که توان بیان آنها را دارند طبقه بندی میکند. تمام زبانهای "کامل تورینگ" میتوانند مجموعه یکسانی از الگوریتمها را پیاده سازی کنند.ANSI/ISO SQL و Charity مثالهایی هستند از زبانهایی که کامل تورینگ نیستند، ولی غالباً زبان برنامه نویسی نامیده میشوند.
برخی مولفین اصطلاح" زبان برنامه نویسی" را محدود به آنهایی میکنند که میتوانند تمام الگوریتمهای ممکن را پیاده سازی کنند، گاهی اوقات اصطلاح" زبان رایانه" برای زبانهای برنامه نویسی محدودتر به کار میرود. زبانهای غیر محاسباتی، مانند زبانهای مارک آپ(markup) HTML یا گرامرهای قراردادی مثل BNF، معمولاً زبان برنامه نویسی محسوب نمیشوند. یک زبان برنامه نویسی(که میتواند کامل تورینگ نباشد) ممکن است در این زبانهای غیر محاسباتی (میزبان) تعبیه شوند.
مجموعه ای از فایلهای مختلف اعم از تصاویر، متون و یا فایلهای برنامه نویسی شده است که به منظوری خاص به شکلی با هم مرتبط شده اند. این فایلها روی یک کامپیوتر "میزبان" یا "سرور" قرار می گیرند و با یک نام دامنه مشترک فراخوانی می شوند. یکی از مهمترین سرویسهای وب، پست الکترونیک است.

انواع سایت
سایتها بر اساس کاربرد و نوع برنامه نویسی به چند دسته تقسیم می شوند که عبارت است از :
سایتهای ثابت (Static Website):
این سایتها یکبار طراحی می شوند و اطلاعات مورد نیاز در داخل آنها قرار می گیرد و پس از آن برای تغییر در آنها نیاز به یک طراح حرفه ای یا نیمه حرفه ای سایت است. زبان برنامه نویسی اینگونه از سایتها غالباً HTML و Java Script هستند که در نوع توسعه یافته تر از CSS نیز بهره گرفته می شود.
از آنجا که حجم کمتری از کد در طراحی سایتهای ثابت استفاده میشود سرعت بارگذاری (Loading) بالایی دارند. علاوه براین کاهش حجم کدها که باعث خوانایی بشتر سایت توسط رباتهای جستجوگر میشود از یک سو و کاهش زمان بارگذاری از سوی دیگر سبب بهتر شدن وضعیت آنها از لحاظ امتیاز دهی موتورهای جستجو یا همان "رنکینگ" می شود. سایتهای ثابت قیمت طراحی پایین تری را نیز عمدتاً نسبت به سایر سایتها دارند.
عدم امکان ایجاد تغییر در این نوع از سایتها توسط افراد عادی علاوه بر افزایش امنیت سبب بهرهمندی از گرافیک و ظاهری زیبا میشود چرا که همه چیز ثابت است از جمله متون و اندازه تصاویر و همچنین همه عناصر مکان مشخص و ثابتی را دارند در نتیجه می توان برای محل قرار گرفتن هر یک از اجزاء بهترین تصمیم را گرفت.
اما از طرفی نیز عدم امکان ایجاد تغییرات توسط افراد عادی سبب میشود تا امکان بروز رسانی سایت توسط صاحبان و مدیران سایت صلب شود.
نکته: سایتهای ثابت (Static) برای افراد، شرکتها و سازمانهایی مناسب است که حداکثر یک یا دو بار در سال نیازمند به تغییر در محتوای سایت هستند.
سایتهای پویا (Dynamic Website): محتوای سایتهای داینامیک بعد از طراحی توسط افراد عادی که دسترسی به سیستم مدیریت محتوای سایت را داشته باشند قابل تغییر است. زبان برنامه نویسی وبسایتهای پویا میتواند براساس نیاز متفاوت باشد اما عمدتاً از زبانهای ASP ، ASP.Net و Php استفاده میشود و از زبانهای کمکی CSS و Silver light و یا Ajax برای ایجاد قابلیتهای ویژه نیز بهره گرفته می شود.
در اینگونه از سایتها ابتدا اسکلت سایت توسط طراح ایجاد میشود و سپس محتوا توسط مدیران سایتها تغییر میکند مانند فرم قراردادی که یکبار توسط فردی ایجاد میشود و توسط افراد دیگری بارها تکمیل می شود، از این رو طراح نسبت به محل قرار گرفتن و اندازه دقیق متون و تصاویر و سایر عناصری که بعداً توسط مدیران سایتها تغییر میکند اطلاع ندارد بنابر این چاره ای ندارد جز اینکه همه حالات را در نظر بگیرد و اینکار سبب میشود تاحدودی از گرافیک و جلوه سایت کاسته شود.
یکی از مزیتهای سایتهای داینامیک این است که هیچ محدودیتی برای ایجاد، تغییر یا حذف مطالب، تصاویر و صفحات و غیره وجود ندارد.
با توجه به اینکه در سایتهای پویا از زبانهای برنامه نویسی پیشرفته استفاده میشود امکانات زیادی در آنها قابل ایجاد است مانند ایجاد صفحات هوشمند، فرمها و جستجوهای پیچیده.
استفاده زیاد از کدها سبب کند شدن بارگذاری سایت و امتیاز آن در موتورهای جستجو می شود.
نکته: سایتهای پویا برای افراد، شرکتها و سازمانهایی مناسب است که بیش از دوبار در سال نیاز به تغییر درمحتوای سایت را دارند.
پرتالها (Portal): پرتالها سایتهای پویای جامعی هستند که چند هدف خاص را در یک سایت دنبال می کنند به عبارت دیگر مجموع چند سایت پویا که برای رسیدن به هدفی خاص در کنار هم قرار گرفته اند را می توان پرتال نامید. به عنوان مثال پرتال خبری می تواند از چند سایت داینامیک تشکیل شده باشد که هر یک امکانات خاصی چون عضو گیری، انتشار اخبار، انتشار تصاویر، نظر سنجی و ... را در اختیار مدیران آن قرار دهد.
تمام ویژگیهای یک سایت پویا می تواند در یک پرتال نیز صدق کند.
نکته: معمولاً پرتالها توسط سازمانها، گروهها و شرکتها خریداری می شوند. به دلیل نیاز به بروز رسانی بخشهای مختلف اداره آنها توسط یک فرد بسیار مشکل است مگر آنکه به چشم یک کار حداقل پاره وقت به آن نگاه شود.
سایتهای متحرک استاتیک و نیمه داینامیک (Static and Dynamic Flash Website): سایتهای فلش یا متحرک دو نوع استاتیک و نیمه داینامیک هستند و توسط نرمافزارهای خاصی ایجاد می شوند در برخی موارد از XML یا Action Script برای ایجاد قابلیتهای تغییر یا هوشمندی در این سایتها بهره گرفته می شود.
به طور کلی سایتهای فلش ثابت (استاتیک) غیر قابل تغییر می باشند و مانند سایتهای ثابت یکبار توسط طراح ایجاد می شوند و برای تغییر آن نیاز است تا افراد به صورت حرفه ای یا نیمه حرفه ای از دانش طراحی فلش برخوردار باشند.
اما سایتهای فلش نیمه داینامیک یا نیمه پویا مانند سایتهای پویا عمل میکند و قابل تغییر هستند اما تغییر در آنها به سادگی سایتهای پویا نیست و وسعت ایجاد تغییرات نیز بسیار محدودتر است.
از مزیتهای وب سایتهای فلش جذابیت آنهاست. گرافیک زیبا و انیمیشنهای جذاب. اما از معایب عمده آنها میتوان به عدم خوانده شدن اطلاعات موجود در آنها توسط رباتهای جستجوگر و عمدتاً سرعت بسیار پایین بارگذاری اشاره کرد.
نکته: سایتهای فلش برای افراد و گروهها یا شرکتها و سازمانهایی مناسب است که نیاز به تبلیغات ندارند و عموم کاربران با آنها آشنا هستند مانند خوانندگان، سیاست مداران، بازیگران و گروههای موسیقی، هتلهای معروف، مکانهای توریستی.
سایتهای مجهز به سیستم مدیریت محتوا (Content Management Systems): سایتهای مجهز به سیستم مدیریت محتوا که در اصطلاح به CMS که مخفف Content Management System است مشهورند، وبسایتهایی از نوع پرتالها یا سایتهای پویا هستند که برای مصارف خاص توسط طراحان حرفه ای و یا شرکتهای طراحی حرفه ای ایجاد میشوند.
تمام مزایا و معایب مربوط به سایتهای پویا در مورد سایتهای مجهز به سیستم مدیریت محتوا صدق می کند.
البته در نظر داشته باشید که سایتهای پویا و پرتالها نیز مجهز به سیستم مدیریت محتوا هستند اما آنچه که در CMSها متفاوت است طراحی آنها و سیستمهای مدیریت محتوای آنها برای مصارف خاص است.
از مزایای سیستمهای مدیریت محتوا نسبت به سایر سایتهای داینامیک می توان به آماده بودن و جامع بودن آنها اشاره کرد. از این رو اغلب اینگونه از سایتها در کمتر از ۳ روز کاری قابل نصب و استفاده هستند.
طراحی سایتهای CMS مانند یک خط تولید محصول است و از آنجا که طراح باید نمونههای محدودی را به صورت انبوه تولید کند سعی در رعایت تمام اصول امنیتی، گرافیکی، موارد مربوط به رنکینگ و امتیاز موتورهای جستجو و سایر موارد موثر می کند.
با توجه به مزیتهای آنها به تمامی افراد، سازمانها و شرکتهایی که شرایط داشتن سایتهای داینامیک را دارند توصیه میشود تا ابتدا به دنبال سیستمهای مدیریت محتوای مخصوص به کار خود بگردند و در صورتی که پیدا نشد به طراحی سایتهای پویا روی بیاورند.
مزایای استفاده از وبسایت
وبسایتها مزایای فراوانی را برای مدیران و صاحبان خود به همراه دارند که مهمترین آنها به شرح زیرند:
تاثیر سایت در اطلاع رسانی:
داشتن یک سایت مانند داشتن یک کاتالوگ است اما با مزایای فراوان دیگر. یک کاتالوگ می تواند شامل تصاویر و متون باشد اما یک سایت میتواند از تصاویر، متون، فیلم و صوت و یا انیمیشن نیز بهره بگیرد بنابر این امکان اطلاع رسانی جامع با محتوایی جذاب تر را می دهد. برای طراحی، چاپ و انتشار هر نسخه از کاتالوگ نیاز به هزینه است اما برای یک سایت فقط کافیست هزینه ای بسیار پایین برای طراحی و نگهداری آن پرداخت شود و بعد از آن در طول سایت هزاران و یا میلیونها کاربر می توانند بارها و بارها از آن بازدید کنند.
تاثیر سایت در بازاریابی:
موتورهای جستجو بدون هزینه برای شمابازاریابی می کنند فقط کافیست رباتهای آنها سایت شما را پیدا کنند و از آن پس زمانی که فردی به دنبال هر یک از خدمات و یا محصولات و یا اطلاعات ارائه شده در سایت شما باشد، این موتورها فرد را به سمت سایت شما هدایت می کنند. میزان بازدید کننده هدایت شده به سایت به پارامترهای زیادی وابسته است اما در بدترین حالت چیزی در حدود ۵۰ نفر در روز توسط موتورهای جستجو به یک سایت هدایت می شوند.
ایجاد قابلیتهای جدید تبلیغاتی:
با داشتن یک وبسایت صاحبان و مدیران آن وارد عرصه تجارت الکترونیک می شوند و امکان استفاده از راهکارهای تجارت الکترونیک برای آنها بوجود می آید از مهمترین این قابلیتها میتوان به تبلیغات اینترنتی، تبلیغات در موتورهای جستجوگر، تبلیغات کلیکی و تبادل بنر و لینک اشاره کرد.
در دسترس بودن:
سایت همواره با متقاضیان اطلاعات و محصولات یا خدمات قابل ارائه توسط آن فقط یک کلیک فاصله دارد و در تمامی ساعات شبانه روز و روزهای تعطیل نیز فعال است.
فعالیت در خارج از مرزهای جغرافیایی:
امروزه یکی از ملزومات فعالیت بدون مرز سایت است و تقریباً هیچکس نمیتواند مدعی فعالیت خارج از مرزهای جغرافیایی شود در حالی که وبسایتی ندارد.
درآمد زایی:
میزان سودآوری و درآمد زایی سایتها به نوع سایت و اهداف آن بستگی دارد البته میزان فعالیت صاحبان سایتها و بروز رسانی و رسیدگی به آنها نیز عامل بسیار مهمی است. اما امروزه شرکتها و افراد بسیاری هستند که فقط از طریق سایت فعالیت می کنند و عمده درآمد آنها از طریق سایت و مشتریان آنلاین است.
وبمستر
وبمستر به طراحان وب، توسعه دهندگان وب، وبلاگ نویسان، مدیران وبسایت و تمامی افرادی که در مدیریت یک وبگاه نقش دارند گفته میشود.
برنامهنویس
اصطلاح برنامهنویس رایانه میتواند به کسی اطلاق شود که متخصص در یک زمینه از برنامهنویسی باشد یا شخصی که کد منبع برای انواع مختلفی از نرمافزارها مینویسد.
برنامهنویسی
برنامهنویسی رایانه در فرهنگ واژه غیر متخصّصین ممکن است به تمام پروژه ساخت نرمافزار یا برنامهٔ رایانهای گفته شود. با این همه برنامهنویسی تنها بخشی از فرایند توسعهٔ نرمافزار یا برنامه رایانهای است. اهمیت، توجه و منابع اختصاص داده شده به برنامهنویسی، بسته به ویژگیهای مشخص شده محصول و خواست افراد درگیر در پروژه و کاربران و در نهایت شیوهٔ انتخاب شده مهندسی نرمافزار متغیر است.
برنامهنویسی کامپیوتر (که اغلب در انگلیسی programming یا coding گفته میشود) فرایند نوشتن، اشکال زدایی(debug) و نگهداری کد منبع (source code) برنامه کامپیوتر میباشد. این کد منبع با یک زبان برنامه نویسی نوشته شده است. این کد منبع ممکن است تغییر داده شده یک کد قبلی و یا یک کد کاملاً جدید باشد. هدف برنامه نویسی ساختن یک برنامه میباشد که یک رفتار خواسته شده را به نمایش بگذارد.
تاریخچه
موضوع دستگاههایی که به دنبالهای از دستورالعملهای از قبل تعریف شده عمل میکند بر میگردد به Greek Mythology.
برنامه نویسی مدرن
اندازه گیری کاربرد زبان
تعیین اینکه محبوبترین زبان برنامه نویسی مدرن کدام است کار بسیار مشکلی است. بعضی از زبانها در کاربردهای خاصی محبوب است و بعضی دیگر مرتباً در نوشتن کاربردهای گوناگون استفاده میشود. روشهای اندازه گیری محبوبیت زبان شامل موارد زیر میباشد: شمردن تعداد آگهیهای اشتغال و توجه به یک زبان، تعداد کتابهای آموزشی فروخته شده در مورد یک زبان، تخمین تعداد خطوط کد نوشته شده در یک زبان
اشکال زدایی
اشکال زدایی وظیفه بسیار مهمی در فرایند توسعه نرمافزار میباشد، زیرا یک برنامه غلط میتواند پیامدهای مهمی برای کاربر خود داشته باشد. بعضی از زبانها بیشتر در معرض برخی اشتباهات میباشند، به خاطر خصوصیاتشان نیاز به بررسی بیشتر کامپایلر نسبت به زبانهای دیگر ندارند.
زبان برنامهنویسی
اجرا و عملی ساختن الگوریتمهای انتزاعی وابسته به هم بهوسیله تولید یک برنامه رایانهای مشخص با ابزار زبان برنامهنویسی ممکن است.
پارادایمها
زبانهای برنامهنویسی گوناگون براساس قابلیتهای درنظر گرفته شده از شیوهٔ خطهای مختلف استفاده میکنند. موارد ریزتری مانند چگونگی برخورد با نیازهای پشت پردهٔ ماشین مانند مدیریت حافظه و مدیریت زباله نیز در زبانهای مختلف متفاوت است. علاوه بر اینها، مفاهیمی متفاوت از (اجرای) یک برنامه تصور شدهاند که پارادایم یا الگو نام دارند.
برنامهنویسی دستوری
برنامهنویسی دستوری (به انگلیسی: Imperative programming) در علوم رایانه یکی از شیوههای برنامهنویسی است که در آن مراحل اجرای یک برنامه کامپیوتری قدم به قدم توسط برنامه نویس بیان میشود. این بر خلاف زبانهای اعلانی است که در آنها تنها نتیجه انجام دستورات بیان میشود. به بیان دیگر در زبانهای دستوری چگونگی اجرای برنامه بیان میشود اما در زبانهای اعلانی چیستی نتیجه بیان میشود.
به عنوان مثال اگر قصد باز کردن دری را داشته باشیم و با زبان اعلانی این را بخواهیم بیان کنیم خواهیم گفت در را باز کن اما اگر با زبان دستوری بیان کنیم خواهیم گفت بلند شو، به طرف در نردیک شو، دستگیره را بگیر و در را به طرف بیرون هل بده.
زبان برنامهنویسی
زبانهای برنامهنویسی ساختارهای زبانی دستورمداری در رایانهها هستند که بهوسیلهٔ آنها میتوان یک الگوریتم را بهوسیلهٔ ساختارهای دستوری متفاوت برای اجرای رایانه توصیف کرد و با این روش امکان نوشتن برنامه جهت تولید نرمافزارهای جدید بوجود میآید. معمولاً هر زبان برنامهنویسی دارای یک محیط نرمافزاری برای وارد کردن متن برنامه، اجرا، همگردانی و رفع اشکال آن هستند. عموماً زبانهای برنامه نویسی را به پنج نسل تقسیم میکنند:
نسل اول زبان ماشین - زبان صفرو یک
نسل دوم زبانهایی مانند اسمبلی -قابل فهم تر برای انسان
نسل سوم زبانهایی مانند کوبول و پی ال وان و... -دستورات قابل فهم تر برای انسان و نیاز به کمپایلرها
نسل چهارم مثل زبانهای اوراکل و فاکس پرو و اس کیو الها - نزدیک به محاورههای انسانی
نسل پنج زبانهایی مانند prolog , ops5 - تمرکز بر حل مسئله و استفاده از الگوریتمهای نوشته شده توسط
برنامه نویس
یک زبان برنامه نویسی یک زبان مصنوعی است که برای بیان محاسباتی که توسط یک ماشین (مخصوصا رایانه) قابل انجام است، طراحی شدهاست.زبانهای برنامه نویسی برای ایجاد برنامههایی به کار میروند که رفتار یک ماشین را مشخص میکنند، الگوریتم دقیق را بیان میکنند، و یا روشی برای ارتباط انسانند. بسیاری از زبانهای برنامه نویسی تعدادی قالب از ویژگیهای نوشته شده دستوری(syntax) و معناشناسی (semantics) دارند، چرا که رایانهها دستورات دقیقاً مشخص نیاز دارند. برخی توسط سند خصوصیات (specification document) تعیین شدهاند. (برای مثال یک استاندارد ISO)، در حالی که برخی دیگر دارای پیاده سازی غالبی میباشند.(مانند Perl) اولین زبان برنامه نویسی به قبل از اختراع رایانه باز میگردد، و برای هدایت رفتار ماشینهایی مانند دستگاههای نساجی اتوماتیک و نوازندههای پیانو به کار میرفت. هزاران زبان برنامه نویسی خلق شدهاند، بیشتر در زمینهٔ رایانه، زمینهای که هر ساله بسیاری دیگر ایجاد میشوند.
تقسیمبندی
زبانهای برنامه نویسی را میتوان از چهار دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار داده و تقسیم بندی کرد: الف)روشهای برنامه نویسی ۱-زیر روالی ۲-ساخت یافته ۳-مدولار ۴-شئ گرا ب)نزدیکی به زبان ماشین ۱-سطح پایین ۲-سطح میانی ۳-سطح بالا ج)نوع ترجمه ۱-مفسری ۲-کامپایلری د)رابط برنامه نویسی ۱-مبتنی بر متن ۲-مبتنی بر گرافیک (ویژوال)
تعاریف
ویژگیهایی که غالباً برای تشکیل یک زبان برنامه نویسی مهم شمرده میشوند:
تابع :یک زبان برنامه نویسی، زبانی است که برای نوشتن برنامههای رایانهای به کار میرود که رایانهای را برای انجام محاسبات یا اجرای الگوریتم و یا احتمالاً کنترل دستگاههای خارجی مثل چاپگر، ربات و... درگیر میکنند.
هدف: زبانهای برنامه نویسی با زبانهای طبیعی تفاوت دارند و آن اینکه زبانهای طبیعی فقط برای فعل و انفعالات بین مردم به کار میروند، در حالیکه زبانهای برنامه نویسی همچنین به انسانها اجازه میدهد که از طریق دستورات با ماشینها ارتباط برقرار کنند. برخی زبانهای برنامه نویسی بوسیله یک دستگاه استفاده میشوند تا دستگاه دیگری را کنترل کند. برای مثال برنامههای پست اسکریپت(post script) غالباً توسط برنامه دیگری برای کنترل یک چاپگر و یا نمایشگر ایجاد میشوند.
ساختارها: زبانهای برنامه نویسی ممکن است ساختارهایی برای تعریف و تغییر داده ساختارها یا کنترل جریان اجرا داشته باشند.
توان بیانگر: نظریه محاسبات، زبانها را بوسیله محاسباتی که توان بیان آنها را دارند طبقه بندی میکند. تمام زبانهای "کامل تورینگ" میتوانند مجموعه یکسانی از الگوریتمها را پیاده سازی کنند.ANSI/ISO SQL و Charity مثالهایی هستند از زبانهایی که کامل تورینگ نیستند، ولی غالباً زبان برنامه نویسی نامیده میشوند.
برخی مولفین اصطلاح" زبان برنامه نویسی" را محدود به آنهایی میکنند که میتوانند تمام الگوریتمهای ممکن را پیاده سازی کنند، گاهی اوقات اصطلاح" زبان رایانه" برای زبانهای برنامه نویسی محدودتر به کار میرود. زبانهای غیر محاسباتی، مانند زبانهای مارک آپ(markup) HTML یا گرامرهای قراردادی مثل BNF، معمولاً زبان برنامه نویسی محسوب نمیشوند. یک زبان برنامه نویسی(که میتواند کامل تورینگ نباشد) ممکن است در این زبانهای غیر محاسباتی (میزبان) تعبیه شوند.